مدل هولوگرافی تعمیم یافتهنسیم هرمیانبر اساس یک نسبت هولوگرافی بنیادی Φ است: یک محاسبه ی حالت پایدار که نشان دهنده ی نرخ تبادل انرژی تعادلی است، مانند ثابت جنبشی در یک واکنش شیمیایی، و در رویکرد هرمیان، نشان دهنده ی پتانسیل انتقال انرژی یا اطلاعات، بین سطح و حجم است.
حس و ادراک- قسمت هشتاد و ششم
(حجم و سطح، دو مقیاس برای اندازه گیری یک جسم در ابعاد متفاوت هستند. در سطح، دو بعد و در حجم، سه بعد در نظر گرفته می شود. نگاه بر سطح به عنوان مرزی- که اطلاعات حجم را به اجزای مجاور منتقل می کند- می تواند با در نظر گرفتن ابعاد دیگر علاوه بر سه بعد، عمیق تر و وسیع تر شود. در اضافه شدن ابعاد جدید، ابعاد قبلی میتواند به عنوان مرزی برای انتقال اطلاعات در نظر گرفته شود. با طرح دیدگاه چندجهانی، که امروز در سطح آکادمیک در دانشگاه های معتبر جهان مطرح است، میتوان این سطح تبادل داده ها را مرز میان کره های متفاوت- که در تماس با هم هستند- تعریف کرد.
این سطح، همیشه سطحی دو بعدی نیست بلکه در جهانی دیگر با ابعاد و خصوصیات متفاوت از جهان ما، میتواند مرزی در حدود آن جهان و در ابعادی بلندتر از کیهان ما تعریف شود. تصور جهان های چندگانه به عنوان حباب های جدای از هم با مرزهای مشخص- که از دیگی جوشان بیرون می آید- میتواند به شکلی دیگر و منطقی تر هم تصور شود و آن، حباب هایی تو در تو است که هر حباب، با همه ی وجود و جلوه ی خود، وابسته به حباب بیرونی است. در این نگاه، مرز حقیقی میان دو جهان، و حتی مرزی حقیقی در درون یک جهان، وجود ندارد بلکه جهان درونی تر و داخلی تر و اجزای آن، جلوه ی جهان یا حباب بیرونی تر است و هویت مستقلی از جهان بیرونی ندارد.
انتقال اطلاعات، در سطحی جلوه گری میکند که ناظر در اختیار دارد. در زمانی که حجم برای ناظر در مقایسه با سطح، قابلیت لمس و تماس کمتری دارد، انتقال اطلاعات- که جریانی از هوشمندی و قدرت حس و ادراک ناظر است- بیشتر از آنکه از روی حجم اتفاق بیفتد از روی سطح خواهد بود. در اینجا آنچه سطح انتقال اطلاعات را تعیین میکند، عمق نگاه ناظر است و ممکن است برای ناظر دیگری که عمیق تر می نگرد سطح تبادل اطلاعات، محدود به سطح نباشد.
در اینجا ممکن است حجم و یا حتی زمان و ابعاد بالاتر از زمان، سطح تبادل اطلاعات برای ناظر هوشمند، در نظر گرفته شود. آنچه سطح تبادل و جریان داده ها را تعیین میکند، سطح هوشمندی و حتی در سطحی ریشه ای تر سطح هوشیاری در ناظر است. محاسبه ی نسبت سطح به حجم و معرفی واحدهای پلانک هرچند کاری ارزشمند و مفید به سوی شناخت حقیقت است ولی در آینده با کشف ابعاد دیگری در کیهان، میتواند پخته تر و حقیقی تر شود.)نگاه شود مقاله یتسلیم شدن از نورون آغاز می شود در همین کانال
این نسبت هولوگرافی بنیادین Φ برای اجرام کیهانی و ذرات کوانتومی نیز تعیین شده است، و هنگامی که به واحدهای جرمی آورده میشود، جرم جسم را در اولین تقریب کروی در نظر میگیرد.
برای محاسبه ی محتوای انرژی در سیستم مورد بررسی، هرامین، یک واحد حجمی کروی با قطر طول پلانک و جرم پلانک، به نام واحد کروی پلانک، با چگالی انرژی 1093 گرم بر سانتی متر مکعب تعریف می کند.
این PSU، مخفف چگالی انرژی خلاء در مقیاس پلانک است: چگالی انرژی نوسانات خلاء.
با فرش کردن داخل جسم با این PSU ها و پیکسل کردن سطح توسط دیسک استوایی PSU (که نشان دهنده ی کمی اطلاعات نیز هست)، هرامین یک محتوای انرژی حجمی (یا آنتروپی اطلاعاتی) و یک انرژی سطحی را تعریف می کند.
هر دو کمیت، غیربعدی هستند و نسبت بین محتوای اطلاعات سطح و حجم، تبدیل به نسبت هولوگرافیک Φ می شود که اساساً نسبتی از شعاع است.(این نسبت، با تقسیم ابعاد بر هم تا حدی تاثیر ابعاد متفاوت را خنثی میکند.) همانطور که شکل زیر نشان می دهد، این آنتروپی سطح به حجم یک سیستم کروی، نسبت هولوگرافی ɸ بدست آمده از کاشی کاری سطح و پر کردن حجم چنین سیستم کروی با واحدهای کروی PSU پلانک - جرم پلانک در حجم کروی پلانک شعاع پلانک به دست می آید. (طول پلانک /2)- که واحدهای چگالی انرژی در مقیاس پلانک هستند.(در روش تقسیم انتروپی یا بی نظمی یا تمایزها و تفاوتها بر سطح، به انتروپی یا بی نظمی یا تمایزها و تفاوتها در حجم- همانطور که در قسمت قبل بیان شد- نگاه بر ابعاد، کمرنگ می شود و به جای، آن تمایز و تفاوت و انتروپی جایگزین میگردد.
این تلاشی ارزشمند در جهت نگاه همه جانبه ی فارغ از ابعاد مرسوم رایج است. فرمول ها روشی برای رسیدن به معانی مبهم به وسیله ی معانی ساده تر است. یعنی فرمول، کوشش میکند از روی مواردی که در ذهن محاسبه گر وجود دارد حقیقتی مبهم را تعریف و شناسایی کند.
در فرمول جدید ارائه شده توسط تیم بنیاد علوم طنین تلاش میشود با مفهوم نسبت انتروپی و یا تعداد واحد های پلانک در سطح، بر همین انتروپی در حجم، به جای استفاده از حجم و سطح با مفاهیمی مانند مربع یا مکعب، راهی برای فرار از ابعاد مرسوم ایجاد شود. ولی باید توجه داشت حقیقتِ فراتر از سه یا دو بعد، در بند فرمول ها نیست و فرمول ها فقط راهی برای درک حقیقت، در ظرف ادراکی ناظر هوشمند است.
همین حالت در مورد زبان و گفتار هم هست. معانی ای- که در ذهن گویندگان سخن، وجود دارد- تصویری از حقیقت است که در ظرف ذهن آنها شکل گرفته و او برای بیان این معانی عبارت هایی را به کار می گیرد تا آن حقیقت را جلوه گری کند.
معانی ای در ذهن گوینده ی سخن هست که در قالب عبارت های او فقط گوشه هایی از آن معانی در ذهن شنونده شکل می گیرد. به همین ترتیب دیدن بعدی از یک شیء یا افق رویداد سیاهچاله ی فضایی، تصویری از حقیقت درون آن شیء یا سیاهچاله است.
این افق، در حد قدرت اندام های حسی و ادراکی و اندام هوش بیننده در ذهن او شکل می گیرد و معانی موجود در شیء یا سیاهچاله را به شکلی متناسب با قدرت ادراکی او تصویر میکند.
این تصویر هرچند تا حدی محتویات درون شیء یا محتویات درون سیاهچاله را منعکس میکند ولی با حقیقت درون آن شیء یا سیاهچاله، فاصله و تمایز دارد.)
(نگاه شود مقاله یمدل هولوگرافیک تعمیم یافته،Generalized Holographic Model
بخش دوم)
برخی توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست در ایران
https://www.resonancescience.org/blog/is-jwst-confirming-haramein-s-generalized-holographic-solution-predicting-that-the-universe-is-a-black-hole?fbclid=IwAR16G2jgDootti3Fd5E1XIupt88MfjrRBmkKZI7wrtynjZFbCBnzgJ4CXpA
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031