The principle of feedback is not linear. If not, how would the bee and the flower have waited on the same planet?
Nassim Haramein
(اصل بازخورد خطی نیست. اگر خطی بود، چگونه زنبور و گل، در یک جهان با هم باقی می ماندند؟! )نسیم هرمیان
اصل بازخورد: برای هر سیستم باز (Open System)، میتوان ورودی و خروجی تعریف کرد. ورودی، اثراتی است که سیستم از محیط میپذیرد و نیز پارامترها و اطلاعاتی که از محیط میگیرد.
خروجی نیز، اثراتی است که سیستم بر محیط میگذارد و پارامترها، اطلاعات و رفتاری که توسط محیط، درک و مشاهده میشود. اگر بخشی از خروجی یک سیستم، بر روی ورودی آن تاثیر بگذارد، اصطلاحاً میگوییم که این سیستم از محیط، بازخورد یا فیدبک (Feedback) میگیرد. این اصطلاح را اولین بار، کارل فردیناند براون در مورد سیستم های الکتریکی به کار برد. البته فیدبک برای او، بار معنایی منفی داشت.( کارل فردیناند براون در ۶ ژوئن ۱۸۵۰ در فولدا، آلمان به دنیا آمد. وی از دانشگاه ماربورگ فارغالتحصیل شد و مدرک دکترای خود را از دانشگاه برلین گرفت. وی در سال ۱۸۷۴ توانست یک اتصال نقطهای تصحیح جریان متناوب نیم رسانا را کشف کند. او سپس به عنوان رئیس و پروفسور بخش فیزیک دانشگاه استراسبورگ منصوب شد.
در سال ۱۸۹۷ او موفق شد اولین لامپ اشعه کاتدی اسیلوسکوپ را بسازد. تکنولوژی CRT لامپ با اشعه کاتدی، امروزه در بسیاری از تلویزیونها و صفحات مانیتور کاربرد دارد. همچنین لام،پ تصویر تلویزیونها را به عنوان لامپ براون نیز میشناسند.
در طی مدت تکامل رادیو، براون روی تلگراف بیسیم کار میکرد. در حدود سال ۱۸۹۸ توانست دیود یکسوکننده را بسازد. اختراع برون توسط گولیلمو مارکونی مورد استفاده قرار گرفت و مارکونی توانست اجازه و حق استفاده از اختراع برون را بگیرد. در سال ۱۹۰۹ براون به همراه گولیلمو مارکونی، جایزه نوبل را برای پیشرفت و توسعه دادن به تلگراف بیسیم دریافت کرد.
در طول جنگ جهانی اول براون برای کمک و دفاع از تأسیسات بیسیم آلمان در سایویل، نیویورک به ایالات متحده آمریکا رفت (در آن زمان ایالات متحده هنوز وارد جنگ نشده بود)
سیستم های بازخوردی، هرچند در یک نگاه بر سیستم گیرنده، تاثیر منفی می گذارد؛ به گونه ای که میزان تمرکز سیستم را بر دریافت، کاهش میدهد، ولی در یک سیستم چند بخشی یکپارچه، این بازخورد برای همه ی اجزا، منفی نیست.
مثلا در بخشی از نزاع بین گربه و موش و فرایند بازخوردی که مجموعه ی رفتار را تنظیم میکند و باعث بالا رفتن قدرت فرار موش از دست گربه می شود؛ گربه زیان می برد ولی موش سود می کند. از سوی دیگر بالا رفتن قدرت گربه در شکار موش- که از طریق فرایندهای تکاملی بازخوردی و با مشاهده ی زیاد شدن زیرکی و قدرت فرار موش به دست می آید- هرچند برای گربه مفید است ولی برای موش زیان بار است.
در نزاع بین شکار و شکارچی و برای حفظ سیستم جنگل، بازخوردها همیشه به صورت یکطرفه و خطی نیست.
یعنی فقط با یک ناظر که می کوشد منافع خود را تامین کند مواجه نیستیم
در این مواجهه، اگر بازخورد خطی بود یعنی فقط با یک ناظر هوشمند مواجه بودیم، نسل شکار به زودی از میان میرفت و نسل شکارچی باقی می ماند بنابراین برای حفظ عملکرد بهینه ی سیستم کیهان به عنوان یک واحد یکپارچه با اجزای متفاوت، همیشه توازنی بین بازخوردهای این اجزا وجود دارد. این فرایند منظم، نه فقط بین شکار و شکارچی بلکه در همه ی اجزای زندگی روزمره ی ما هست.
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [2/24/2022 10:28 PM]
این فرایند، فقط در میان اجزایی از کیهان- که هوشمند به نظر میرسد- وجود ندارد بلکه موجودات غیرزنده هم به نوعی به شرایط اطراف خود واکنش نشان میدهند و این واکنش، هرچند هوشیار به نظر نمی رسد ولی تا حدی هوشمندانه است(با تعریف هوش به عنوان درک محیط و واکنش به آن) مثلا اگر قطعه ی فلزی را گرم کنید، منبسط می شود و اگر قطعه ی پلاستیکی را گرم کنید منقبض می شود و یا اگر لرزه بر ساختمانی بیندازید، فرو می ریزد(یعنی واکنش آجر و سیمان ساختمان به فشار، فرو ریختن و متلاشی شدن است و نه به معنی هوشمندی بالایی که در انسان تصور می شود)و اگر بین آجرها سیمان بریزید آرام آرام، ساختمان بالا میرود.
اجزای متضاد؛ فرایندهای گرمایشی و فرایندهای سرد کننده، انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی، پول دوستی و ایثارهای اجتماعی، خودخواهی و تنظیم رفتار خود با جمع، رفتار مادی و رفتار غیرمادی ، سرمایه داری و بردگی، قدرت طلبی و انصاف، زورگویی و عدالت، روز و شب، تاریکی و روشنایی، ماده و ضد ماده، نیروی تاریک و نیروی روشن، سیاه چاله و سفید چاله و ... توازن بین همه ی اینها لازم است تا سیستم حیات، برقرار بماند.
اگر این توازن به هم بخورد و یا اگر ناظر هوشمند فقط یکطرفه تصور شود و قدرت دفاع از طرف دیگر گرفته شود، اینگونه نیست که این حالت باعث استواری و پایداری سیستم شود بلکه به مرور باعث کاهش ورود بازخوردهای اصلی اجزای متضاد و کاهش رقابت اصلی در سیستم و جایگزین شدن آن، با بازخوردهای کاذب به صورت پارازیت و در نتیجه از میان رفتن بازده ایده آل می شود.
نظم بین این موارد متضاد، از شگفتی های کیهان ماست؛ به طوری که به هم زدن توازن بین بازخوردها، میتواند به متلاشی شدن سیستم منجر شود.
وجود شکار و شکاچی، زنبور و گل و شیر و خرس، در توازنی در کنار هم خواهند بود و به هم زدن این توازن، از طرف مقابل بی پاسخ نخواهد ماند و جهان را به یک چرخه معیوب جنگ و نزاع وارد میکند که نتیجه ی نهایی آن، از میان رفتن همه چیز است.
در کنار هم بودن همه ی این موارد متضاد و وجود این توازن ها، نشانه ی بازخوردی است که فراتر از بازخوردهای موجود در درون اجزا، جهان را مدیریت میکند؛ شاهد و نظاره گر بیرون از موجودات زنده ای- که در محدوده ی خواست و خودخواهی های خود و در تلاش برای حفظ ژن های خودخواه خویش هستند.
بقای جهان ما و دیگر کیهان ها در گرو این ترازوی قدرتمند و قانونمند است.
برخی توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031