مبانی ذهنی دوقطبی اجتماعی
نوروسافاری | همه روزه مطالب متعددی در رسانه ها می خوانیم که بیشتر آنها در تلاش برای سیاه یا سفید نشان دادن وضعیت یا شرایط خاصی هستند.
چرا تعداد مطالب تحلیلی که با لحاظ کردن همه جوانب و متغیرهای تاثیرگذار به بررسی دقیق و کارشناسی یک موضوع می پردازند بسیار کم است؟
بخشی از چنین قضاوتهایی ممکن است عامدانه و با اشراف دقیق به همه جوانب باشد ولی آیا این مساله می تواند از یک ویژگی ذاتی ذهن و مغز ما هم نشات بگیرد؟ در این مقاله سعی داریم جواب این سوال را پیدا کنیم.
یافته های دانشمندان نشان می دهد ذهن ما به طور ذاتی به طبقه بندی ساده اطلاعات دنیای پیرامون علاقه مند و از چالش گریزان است. به تصویر بالا نگاه کنید، ممکن است شما تمرکزتان بر قسمت سفید تصویر باشد و یک جام ببینید یا بر قسمتهای سیاه و تصویر دو نیمرخ. مساله مهم این است که در هر حالت به طور همزمان یک تصویر را دیده و تصویر دومی را نمی بینید. ذهن ما به گونه ای تکامل یافته است که در هر لحظه تلاش کند از مجموعه محرکهای دریافتی درکی واحد را از دنیای پیرامون برای ما فراهم سازد و به گونه ای در حال ساده سازی جهان اطراف برای ماست.
در زندگی اجتماعی هم ذهن ما تمایل به ساده سازی بیش از حد پدیده ها و مشکلات اجتماعی دارد. تمایل داریم افراد را در گروه یا خارج گروه خودمان تعریف کنیم، گروههایی بر اساس گرایش، نژاد، زبان و …. مطالعات نشان داده اند که رفتار افراد با کسانی که آنها را به نحوی در گروه خودشان تعریف کرده اند کاملا فرق می کند و دوستانه و حمایتگر است. این مساله از نظر تکاملی منافع اجتماعی برای اجداد ما داشته است که با طبقه بندی ساده افراد می توانستند با تصمیم گیریهای موثر اجتماعی از کمک و حمایت افرادی که در یک گروه قرار می گرفتند برخوردار شوند.
فواید و مضرات جستجوی سادگی
ساده اندیشی در ادراکات اجتماعی می تواند منشا مشکلات بزرگی در دنیای امروزه باشد. درک تفاوتهای جزیی و پیچیدگیهای رفتارهای اجتماعی نیاز به مهارت و دانش دارد ولی سیاه و سفید دیدن پدیده ها کار ساده ایست که ذهن را دچار چالش نمی کند. حقیقت این است که هیچ کس از هر طبقه، گروه، نژاد، زبان، ملیت و … سیاه یا سفید مطلق نیست.
به عنوان مثال برای ما راحت تر است تا کسی را به سادگی “خودشیفته” بنامیم تا اینکه نظرمان این باشد که “فرد مورد نظر نسبت به میانگین افراد آن جامعه اندکی بیشتر رفتارهای خودشیفتگی از خود بروز می دهد”. یا فردی را “ریاکار” بنامیم به جای اینکه دقیقا تحلیل کنیم “آن فرد نسبت به متوسط افراد جامعه چه قدر انحراف در ثبات کلام، افکار و رفتار دارد؟”.
افزایش افسردگی با تفکر سیاه و سفید
تفکر سیاه و سفید منجر به ایجاد نیازهای مصنوعی در زندگی ما شده و منجر به ایجاد یاس و افسردگی می گردد. این تفکر ما را دچار بایدها می کند، باید فلان گونه باشم، باید فلان چیز را داشته باشم، باید فلان کار را انجام دهم و یا زندگی باید فلان گونه شود و الا مهیب و ناخوشایند خواهد بود. چنین تفکری اجازه نمی دهد اینگونه فکر کنیم که اگر این بایدها محقق نشدند باز ما راهی برای خوشبختی و خوشحالی خواهیم یافت.
آسیب به دیگران با تفکر سیاه و سفید
آسیبهای چنین تفکری فقط به خود شخص نیست بلکه دیگران هم آسیب خواهند دید. چنین فردی اهل سازش و مصالحه نخواهد بود. فرد به دنبال پیدا کردن علایق مشترک در گروهی که تصور مخالف بودن آنها را دارد، نخواهد رفت. چنین تصوری منجر به تعاریف محدودی از هر مسیر زندگی اجتماعی شده و فرد اجازه انحراف از چنین مسیر تنگی را هم به خود نخواهد داد. چنین تفکری افرادی کله شق، سمج، ستیزه جو و نا امید کننده ای با دیدگاههای جزمی به بار می آورد.
قدرت سازگاری کمتر با تفکر سیاه و سفید
چنین تفکری قدرت سازگاری و تطابق با جهان پیرامون را کاهش می دهد. رشد شخصی را محدود کرده و منجر به چسبیدن فرد به عادتها و الگوهای فکری و رفتاری منسوخ می گردد. باور به اینکه چیز زیادی درباره پدیده های اجتماعی نمی دانیم ما را وادار به یادگیری بیشتر و تجدید نظر مرتب در افکارمان خواهد کرد. اطلاعات و تجربیات جدید به طور مداوم می توانند افکار ما را تعدیل کنند، ذهن بازی برای پذیرش آنها داشته باشیم.
در پایان از نظر بنده هر پدیده ای مملو از ابعاد خاکستری، تناقضات، جنبه های غیر قابل تجمیع، ناشناخته ها و موضوعاتی حتی دشوار برای آوردن در چهارچوب کلام است؛ در چنین دنیایی داشتن تفکر پاسخ به همه مشکلات و مسایل اجتماعی با دسته بندی سیاه و سفید، توهمی بیش نیست.
نویسنده: دکتر میر شهرام صفری عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
Billig, M., & Tajfel, H. (1973). Social categorization and similarity in intergroup behaviour. European Journal of Social Psychology, 3, 27۵۲٫
Hasson, U., Hendler, T., Ben Bashat, D., and Malach, R. (2001). Va
se or face? A neural correlate of shape-selective grouping processes in the human brain. J. Cogn. Neurosci. 13, 74 4۷۵۳٫
Paulhus, D. L., & Williams, K.M. (2002). The Dark Triad of Personality. Journal of Research in Personality, 36, 556-563.
با تشکر از استاد عزیز جناب دکتر صفری
توضیح:
نگاه سیاه و سفید، راه را بر تفاهم ها خواهد بست. دو قطبی نگاه کردن راه را بر درک اشتراکات میبندد. حذف کردن اشتراکات مخفی در پس تفاوت های ظاهری، راحت ترین کاری است که یک انسان می تواند بکند.
ولی انسان عاقل، میداند در دنیای ما تفاوت ها هست، اعتقادات مختلف هست، دیدگاه های ضد و نقیض هست و در برابر این کثرت فراوان، به دنبال یافتن راه حل هایی برای استفاده از آن کثرت، بر می آید تا این کثرت ها را نه عامل دشمن و شیطان و ... بداند بلکه آن را وسیله ای برای زایش محصولات نو و تفکرات خلاق و برداشت های درخشان کند.
ولی انسان ساده اندیش خام، راهی ساده تر را بر میگزیند. سیاه و سفید دیدن، ساده است ولی راه را باز گذاشتن برای رسیدن به سفیدی و زدودن سیاهی، دشوار است.
شاید این ساده اندیشی، ریشه در ابتدای خلقت مغز مادی ما دارد. ابزار قدرتمند بقای مادی که همچنان ریشه هایی از دوره حیوانی و گروههای مهاجر حیوانی دارد. ولی انسان باید قدری خود را از این رقابت حلقه های بسته فراتر ببرد.
اگر در خود، قدری سیاهی نبینیم کوششی هم برای زدودن این سیاهی و نورانی تر کردن خود نخواهیم کرد و راحت بدون دغدغه کمبودهای وجود خود، گردن بر خواهیم افراشت و دیگران را تحقیر خواهیم کرد، ولی دیدن این نقاط سیاه- که در وجود همه ما هست- راه را برای رشد و ارتقا و تکاملی قدرتمندتر از تکامل ماده و جسم، فراهم میکند، حتی در دید صرفا مادی هم لزوم تکامل و ارتقا، دیدن همین نقصها و کوشش برای زدودن آنهاست.
شاید در گذشته های دور اجتماع های تنگ خانوادگی و عشیره ای و تعصبات قومی و نژادی میتوانست در بقای ژن های فرد، کمک کند ولی هر چه از ابتدای خلقت، گذشته، نگاه بر ژن های خودخواه کمتر شده است تا آنجا که دانشمند ماده گرا و ملحدی مانند ریچارد دوکینز هم امروز به رغم پایبندی به اصول مبارزاتی ژن های خودخواه مادی، توصیه میکند انسان لازم است این درد یعنی درد نگاه صرف به خود و خانواده و اهل و عیال را رها کند و این کوشش را ارزشمند میداند. و روزی خواهد آمد که این ارزش ها در همه جوامع، نهادینه شود.
نگاه تنگ، به خود و جامعه و فرهنگ و علم و برداشت خود، به زودی رنگ خواهد باخت و در آن زمان کسانی از میان خواهند رفت که در میان رنگین کمان هفت رنگ عالم هستی، به نیم نقطه رنگ خود نگاه کردند.
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031