ساختار و نظم و قانونی وجود دارد!
تو افق رویداد جهان هستی
خلا را می توان به ارتباطات بسیار خاصی تقسیم کرد و وقتی ما شروع به بررسی ارتباط بین تقسیمات می کنیم و داده ها را می بینیم، ارتباط ها بسیار نزدیک به نسبت فی (Φ) است (1.618....).
نسبت (Φ) در همه جای طبیعت یافت میشود. اگر به دست خود نگاه کنی در انگشتان تو نسبت 1.618... وجود دارد این نسبت بین بند آخر و بند دوم انگشتان وجود دارد؛ همچنین این نسبت بین بند دوم و سوم هم هست و این نسبت بین بخش های دیگر هم هست مثلا بین بازو و ساعد.
توالی فیبوناچی یا نسبت فی (Φ) درهمه جای هستی وجود دارد؛ در گیاهان و گل ها و شاخه های درخت، ریشه های درخت، سیستم عصبی بدن تو و همه ی شاخه هایی که شریان ها و وریدها و شریان های بدن را ایجاد میکند. همه ی اینها از نسبت فی (Φ) و یا توالی فیبوناچی پیروی میکند.
نسبت فیبوناچی، فراتراز آن چیزی است که چشمان ما می بیند.
مطالعات جدید نشان میدهد این نسبت حتی در سطح اتم وجود دارد. دانشمندان آلمانی متوجه شدند زنجیره ای از اتم ها مانند ابزاری موسیقی در مقیاس نانو عمل میکند که در آن، نسبت فی (Φ) به نظر میرسد بخش ترجیح داده شده از نوت های موسیقی باشد. پس مهم است آن را در مقیاس بزرگ هم ببینیم تا ببینیم این نسبت و قانون، در مقیاس بزرگ هم وجود دارد یعنی با بیشترین احتمال از ساختار خود خلا می آید.
تقسیم خلا:
برای من روشن بوده است که خلا، باید ساختار بنیادین داشته باشد.
داده های دیگری وجود دارد که بسیار جالب است. وقتی تو در ساختار دقیق بیولوژیک میکروتوبول ها دقت کنی- که ساختار های ریزی هستند و ساختار سلول را می سازند و آنها بسیار بسیار بزرگتر از اتم ها هستند- میبینی آنها بر اساس اندازه ی خود یعنی 109 و با مقایسه در طیف نوسان- اندازه ی امواج الکترومغناطیس- که با سرعت بالایی در حال ارتعاش هستند و با سرعت 1016 هرتز نوسان می کنند- در بخش تقریبا میانی ولی نه کامل در وسط قرار دارند- وقتی ما میکروتوبول ها را بر نقشه ی نوسان-اندازه امواج الکترومغناطیس رسم کنیم، به طور شگفت انگیز و به مقدار کافی مطمئن می شویم این موجودیت یعنی میکروتوبول ها در حرکت به سوی مقیاس بزرگتر، نقشه را تقریبا در میانه تقسیم می کنند و در میانه ی مقیاس فوق العاده بزرگ و فوق العاده کوچک قرار میگیرند. (این لولهها به قطر ۲۵ نانومتر و در طولهای مختلف از ۲۰۰ نانومتر تا ۲۵ میکرومتر هستند.)(روی مقیاس رسم شده در فیلم، آنطور که مشخص است اندازه ی میکروتوبول ها در محلی روی خط قرار میگیرد که نسبت بخش بزرگتر به کوچکتر حدود عدد فی میشود.)
(اهمیت این مقایسه اینکه آنچه از میکروتوبول ها به وسیله ی دانشمند مشاهده میشود، نتیجه ی برخورد با امواج الکترومغاطیس بازتاب شده از روی میکروتوبول هاست که از طریق میکروسکوپ الکترونی برای ما قابل رویت میشود. اندازه های درک شده از میکروتوبول ها چیزی جز درک ما از امواج الکترومغناطیس بازتاب شده از روی میکروتوبول ها نیست.
ما خود میکروتوبول ها را مشاهده نمی کنیم بلکه امواجی را مشاهده می کنیم که از روی میکروتوبول ها بازتاب میشود. ما فقط شاهد، بازتاب امواج الکترومغناطیس هستیم؛ آن هم فقطی امواجی که به وسیله ی میکروسکوپ الکترونی برای ما قابل رویت شده است!
آنچه می بینیم، بازتاب از شیء و نه حقیقت خود شیء است.)
(همچنین توصیه میشود به مقاله ی آنطور که در نمودار مشخص است نسبت ها در اندازه ی جمجمه، در پسنانداران رده ی پایین، دور از عدد φ است. هر چه موجود زنده، تکامل یافته تر باشد، این نسبت ها به سمت عدد φ می رود در همین کانال مراجعه شود.
در میانه قرار گرفتن ساختارهای زیستی فقط میکروتوبول ها نیستند بلکه اندازه ی خود سلول تقریبا در وسط این اندازه ها جای می گیرد که هرچند کمی دور از محل لازم برای نسبت طلایی و عدد فی است ولی به آن، نزدیک است. به مقاله ی زندگی زمینی امروز بیش از همیشه ایجاد توازن ها و میانه روی را حس میکند.درهمین کانال مراجعه شود.)
این میکروتوبول ها است که جهان بیولوژیک را درست میکند.
ساختار بیولوژیک مانند ساختار تو، ساختار مرزی است که فوق العاده بزرگ و فوق العاده کوچک را به دو نیمه ی تقریبا مساوی تقسیم میکند.
تو افق رویداد جهان هستی.
این سبب شده است من احساس کنم این ساختاربندی، ساختار بیولوژیک را در بر گرفته است زیرا وقتی ما جهان زیستی و بیولوژیک خود را می بینیم، وقتی ما محیط را مشاهده میکنیم و بیوسفر خود می بینیم، شاهدیم تا حد زیادی سازمان یافته است و این نسبت فی در همه جا پیدا می شود.
(در پایان لازم به ذکر است درک ما از نهایت بزرگی و کوچکی جهان ، درکی است که امروز با کمک تکنولوژی به آن رسیده ایم و آنچه حقیقت بزرگترین و کوچکترین اندازه ها در کیهان را مشخص میکند، برداشتی در سایه ی امکانات درک و حس ما از امواجی است که در اطراف ما وجود دارد. این اندک از بسیاری است که هنوز برای ما قابل درک نیست و نمونه ی واضح آن، امواج سیاه چاله های فضایی است که با وجود درک تاثیر آن، قادر به مشاهده و لمس آن نیستیم.
طبیعتا این با حقیقت، فاصله ی بسیار دارد. ولی دور بودن از حقیقت، مانعی برای اندازه گیری و نتیجه گیری های آماری در علوم... نیست. همه ی جهان کلمه ی خدای سبحان است و اگر نتوانیم تمام حروف و کلمات را در بالاترین سطح، درک کنیم، میتوان اندکی از بسیار را دید.)
برخی توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیستhttps://www.youtube.com/watch?v=peR5RFGDXIw
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031