درمان ژنتیکی برای نوآوری سلولی و دیر کردن زمان پیری
برنامه ای درونی یا ساعتی درونی در نقشه ژنتیکی ما هست که از تحولات و پیری جلوگیری میکند!! این ساعت بر خلاف ساعت های مرسوم، دوست دارد، ثابت باقی بماند و جلو نرود!
زبان حیات، دارای الفبایی است که در همه موجودات زنده از ویروس تا انسان، مشترک هستند. یعنی چیزی هست که فراتر از امکانات و توانایی ها و صفات و پیچیدگی موجود زنده و حتی فراتر از زمان در همه موجودات، مشترک است. الفبای این زبان مشترک با وجود گذشت میلیاردها سال از آغاز حیات، همچنان پابرجا مانده است تا در زمانی که در هرچند صد سال یکبار، زبان های مرسوم مردم در هم میشکند و متفاوت می گردد، پایداری و قدرتی را در پس زبان حیات یعنی اسیدهای نوکلئیک چهارگانه نشان بدهد.
زبان، برای انتقال و نشان دادن مطلبی از طرف متکلم است و زبان حیات هم از این قاعده جدا نیست یعنی این زبان، در قالب پیدایش نخستین همانند سازهای اسید نوکلئیک تا پیدایش مغز پیچیده انسان امروز، به دنبال بیان حقیقتی است و این تلاش از ابتدا تا امروز، میخواهد چیزی را بشناساند و آنچه از پیشرفت های کیهان تا امروز می بینیم و آنچه تا امروز به مغز پیچیده ما رسیده است، شاید چیزی جز شروعی برای رسیدن به اهدافی بلندتر از این، نباشد ولی آنچه از رسیدن به ابزار هوشمندی می بینیم، هرچند هدف نهایی نیست ولی یک هدف میانی بسیار شگفت انگیز و منظم و زیباست و گامی بلند در راه شناخت و درک موجود زنده است.
همانطور که زمانی یک باکتری ریز نمیتواست شنیدن صداهای بلند بیرون آب را درک کند و نمیتوانست بوهای خوش جهان پیرامون خود را بفهمد، ما هم بسیار محتمل است در زمان کنونی قادر به درک بسیاری از حقایق اطراف خود نباشیم و شاید آیندگان چیزی را ببینند که اصلا برای مغز کنونی ما قابل تصور نیست.
گام میانی، طلیعه گامهای بلندی است که در آینده برداشته میشود ولی آنچه در همه این گامها در گذشته و امروز تقریبا پایدار مانده است الفبای زبان حیات ماست که گذشته و امروز و آینده را در هم میتند و جالب اینجاست که مانند نوار ضبط صوت، اطلاعاتی از گذشته و اجداد موجودات زنده را درون خود باقی گذاشته است. این زبان- که با مهارت زیادی حفظ شده- در درون گنجینه های ژنتیکی موجودات زنده هم نگهداری شده است تا انسان امروز بتواند در سایه ثبات ساختار ژنتیکی و پایداری آن، نه تنها پی به قدرتی عظیم ببرد که این زبان را از دستبردها حفظ کرده است بلکه بتواند گذشته تاریخ را بخواند!
و این نگاه به گذشته، در زمان حاضر، گام بلندی است برای آنکه انسان، محدود به امروز نماند و بکوشد در زمان حاضر به گذشته های دور سفر کند و چیزی را ببیند که معمولا در محدوده کیهان مادی ما قابل رویت نیست.
پایدار ماندن زبان چهار حرفی حیات، درطول چند میلیارد سال، نشان میدهد قدرت حفظ و بقا، در آن زبان وجود دارد و همانطور که این توانایی، پایه های حیات را در طول این مدت، حفظ کرده است میتواند محصول این پایه ها و ریشه ها یعنی موجودات زنده را هم، در طول سال ها بدون تغییر، حفظ کند.
گویا در درون برنامه ژنیتکی ما موتورهایی برای تصفیه جهش ها و دگرگونی ها هست تا نشانه ها به سوی وحدت، حفظ شود. به همین ترتیب، موجوداتی در کیهان هستند که در طول چند میلیون سال، دست نخورده اند نمونه این حیوانات، برخی ماهیان کف دریا یا برخی لاکپشت ها مانند لاکپشت تمساحی هستند که با وجود تغییر شرایط زندگی و تغییر بسیاری از گونه های جانوری طی چندمیلیون سال دست نخورده اند و به اصطلاح به آنها فسیل های زنده می گویند
(اگر فرض بگیریم جهش ژنتیکی که قابلیت لازم را برای تکامل فراهم می آورد فقط بر پایه اشتباه و تصادف در رونویسی ژنها صورت می گرفت یا جهش، نتیجه بمباران پرتویی کروموزوم ها و امثال این موارد- که میتوان آن را تصادفی و بی ضابطه نامید- میبود معقول نیست که تاثیر گذاری جهش ژنتیکی به طور کامل متوقف شود تا گونه هایی از حیوانات یا ماهی هایی مانند ماهی لجن خوار یا لاتیمیریا طی میلیون ها سال هیچ تکاملی را شاهد نباشند. این در حالی است که ما مطمئن هستیم محیط پیرامون آنها به طور مرتب در حال تغییر و تحول است و در برخی زمان ها این دگرگونی ها بسیار شدید بوده است مانند تغییری که حدود 65 میلیون سال قبل، رخ داد و طی آن دایناسورها و بیشتر موجودات بر روی زمین، منقرض شدند ...
قضیه به این معنی است که چیزی در نقشه ی ژنتیکی، نهفته است که تکامل را در مرحله ی سکون نگاه میدارد ... این موضوع که می توانیم نقشه ی ژنتیکی نام نهیم- بر نقشه ی ژنوم، تسلط و نظارت دارد و همین قانون است که مسیر حرکت ژنها را به این سمت یا آن سمت مشخص میکند و همین قانون است که مسیر حرکت ژنها را مدت های بسیار درازی در سکون تام- که حتی با معیارهای بسیار کند تکامل همخوانی ندارد- متوقف میسازد.)(احمد الحسن- توهم بی خدایی- ص253-254)
علاوه بر این، در ساختار ژنتیکی کنونی، شاهد برنامه ای کاملا منظم و دقیق هستیم: (دکتر ریچارد داوکینز می گوید: در دنیای واقعی، یک منشی خوب در هر صفحه، یک اشتباه دارد که حدودا میشود نیم میلیارد برابر میزان خطای ژن هیستون!!.... آنچه میخواستم بیان کنم درک میزان اشتباه در نسخه های کپی شده بود. اما اسناد هیستون H4 فقط کپی نشده است بلکه در معرض انتخاب طبیعی هم واقع شده اند. وجود هیستون برای بقا اهمیت حیاتی دارد.
از آن در مهندسی ساختار کروموزم ها استفاده می شود. احتمالا در نسخه برداری از ژن هیستون H4، اشتباه های زیادی هم رخ داده است. ولی زندگی جانداران جهش یافته ادامه نیافته یا لااقل تولید مثل نکرده اند. .....
توضیح روی سخنان داوکینز: بنابراین خلل باقی مانده اگر با تکامل و ارتقا- که نتیجه ی حرکت و تغییر و جهش ژنهاست- همراه گردد، چیز قابل ذکری نخواهد بود؛ به این معنا که جهش و تغییر و جایگزینی، قانونمند است و تصادفی نیست.)(احمد الحسن- توهم بی خدایی- ص232 ترجمه فارسی)
(تعداد احتمالات جهش ژنتیکی در طبیعت بسیار زیاد است تا آنجا که میتوان گفت عمر حیات، گنجایش آن را ندارد و حتی عمر جهان هستی در برابر آن، بسیار ناچیز است. به نظرم نیازی به تکرار ارقام نجومی و بی شمار مربوط به ژنها- که برخی از آن ها را در تشریح هموگلوبین بیان کردم- نیست. این عدد آنقدر بزرگ است که برای ما با عمر محدود، تشخیص نظم داشتن یا بی نظم بودن آن، محال است.
ما می دانیم در جهش یا تغییر ژنتیکی در طول مسیر تکرار جهش به صورت ساخت یافته، نظم و قانونی وجود دارد؛ به گونه ای که این تکرار، منظم بودن نظام را ثابت میکند. تحقق این تکرار منظم، به دوره ی زمانی بسیار درازی نیاز دارد که در زمانی بیش از محدوده زمانی- که ما می توانیم آن را مشاهده کنیم- رخ میدهد. بنابراین محال است قاطعانه به منظم بودن جهش یا تغییر ژنتیکی- که تکامل، حول محور آن میچرخد- رای دهیم یا اینکه به تصادفی بودنش حکم کنیم ...
حکم به تصادفی یا غیر تصادفی بودن تغییر یا جهش ژنتیکی باید از خارج از خود بحث بیاید وقتی چیزی در بیرون (نقشه ژنیتکی) وجود دارد که خود، نتیجه تکاملی است که آن را می شناسیم و می بینیم این ترجیح، قوت می گیرد که تغییر یا جهش ژنتیکی، در گذشته و اکنون، در چهارچوب قانونمند و نه به صورت تصادفی بوده است و می باشد.
ژنوم اولیه- که بر اساس قانون و قاعده، ترکیب یافته است- به پیدایش یک نظام متکامل منجر شده است که این نظام عبارت است از زندگی زمین، سوخت و ساز، توانایی تولید انرژی، زادآوری، حرکت به سمت بهبود، سرعت بخشیدن به جهش ژنتیکی به هنگام گونه زایی و توقف یا کاهش سرعت آن در برخی دوره ها یا گونه ها و بالاتر از همه ی اینها تولید ابزار هوشمندی.
بنابراین نمیتوان حکم راند که نقشه ی ژنتیکی با وجود قانونمندی آن، بدون قانون گذار باشد و با وجود ساخت یافته بودنش، نمیتواند بدون سازمان دهنده باشد و با وجود اینکه زبانی است- که آن را کارخانجات حیات در سلول میفهمند و مثلا به پروتئین ترجمه می کنند- نمیتواند بدون متکلم و سخنگو باشد.)(احمد الحسن توهم بی خدایی- ص210- 211-212 ترجمه فارسی)
وجود فرایندهای اصلاحی فراوان، در اجرای تکامل، نشان دهنده قانون و مقررات دقیق در اجرای تکامل است. حتی اگر ساختار درونی ژنها- که بعدا در قالب سیستم های پیچیده ایمنی آشکار میشود و سلول ها و ژنهای مزاحم یا سرطانی و یا بیماری زا را می زداید- از زدودن سلول ناتوان شود، انتخاب طبیعی وارد عمل میشود تا سلول معیوب را از چرخه، حذف کند.
یعنی نوعی تلاش در بدن در جریان است تا از پیری و دگرگونی جلوگیری کند و این تظاهر آشکار، بدون برنامه درونی ژنتیکی ممکن نیست همانطور که همه مشخصات و فنوتیپ ها از این نقشه ژنتیکی یا ژنوتیپ حاصل شده است.
مقاله نشریه نشنال ژئوگرافیک 2016/12/21
دانشمندان نوع جدیدی از درمان ژنتیکی را کشف کرده اند که بر موش ها آزموده شده است و می تواند سلول های انسان را نوآوری کند؛ یعنی میتواند عقربه های ساعت پیری را به عقب برگرداند؛ با وجود آنکه دانشمندان می گویند آزمایش های بالینی بر انسان هنوز انجام نشده است.
چین و چروک و موی سفید و دردها و .. مشکلاتی است که از افزایش سن جدا نمیشود با این حال، دانشمندان اکنون ادعا می کنند که فرایند پیر شدن می تواند برعکس شود. و گروهی از دانشمندان دلیل آوردند که درمان ژنتیکی تاثیر قال ملاحظه ای در نوآوری سلول ها در موش ها دارد تا آنجا که این موش ها بعد از شش هفته از درمان، سن کمتری پیدا کردند و دارای ستون فقرات مستقیم تری شدند و سلامت قلبی آنها بیشتر شد و زخم های بدن آنها بیشتر و سریعتر بهبود می یافت و تقریبا 30%، بیشتر زندگی می کردند.
پژوهشگر خوان کارلوس آزبسوا بلمونت- که رهبری گروه را در کالیفرنیا بر عهده داشت- گفت: پژوهش ما نشان داد پیر شدن در یک جهت نیست و با دستکاری دقیق میتوان پیشرفت پیری را برعکس کرد.
تکنیک های وراثتی به کار رفته در موش ها اکنون درست نیست بر انسان منطبق شود و گروه این پژوهش، انتظار دارند این پژوهش در زمانی نه چندان دور بر انسان هم انجام شود. با این همه این کشف، احتمال ظهور روشی جدید در حفظ سلامتی است و از طریق آن، میتوان پیری را درمان کرد، به جای آنکه بیماری های فراوان مرتبط با آن را درمان کرد.
این کشف جدید این مفهوم را- که پیری محصول نهایی عوامل فرسودگی جسمانی است و به دلیل افزایش سن در انسان رخ میدهد- در هم می شکند و این کشف به مجموعه بیشتری از دلایل مستند است و اثبات می کند پیر شدن تا حدی و در بیشتر موارد، از ساعت ژنتیکی درونی بدن منشا می گیرد و سبب می شود انسان وارد حالتی از پیری شود. و دانشمندان ادعا نمی کنند که می توان نهایتا از پیری خلاص شد ولی اعتقاد دارند این نوع از درمان در آینده نزدیک ممکن است دقیقه های این ساعت را کند کند و این متوسط عمر مورد انتظار را می افزاید.
بیلمونت می گوید: اعتقاد داریم این الگو باعث جاودانگی نمیشود و اضافه می کند: زیرا همچنان گزینه های سختی در مسیر به عقب بردن پیری وجود دارد. توجه اصلی ما فقط در زیاد کردن عمر نیست ولی مهمتر از آن، بهبود تندرستی انسان است. از جانب دیگر استاد علم بيوسنتز در دانشكده بارهم در دانشگاه كامبريج وولف ریگ مي گويد نتایج، شگفت انگیز بود و اقرار کرد اندیشه طولانی کردن عمر، فکری معقول است و اضافه کرد: این، خیالی علمی نیست. درمان نوآوری سلول های موش به روشی است که برای بازگرداندن سلول های بالغ استفاده میشود و بازگرداندن آنها به عقب است تا سلول های ایمنی، قدرتمند شوند یا آنچه سلول های بنیادی تحریک کننده خوانده میشود و توانایی زاد و ولد و تغییر به هر نوع دیگری ازسلول ها را در بدن دارد ایجاد شود و این آزمون در آزمایش های مشخصی برای فراهم کردن اندام هاي جايگزین در بيماری ها به كار مي رود.
جدیدترین پژوهش در این عرصه، آن چیزی است که این الگو را آشکار کرد و میتوان آن را برای بازگرداندن جزیی ساعت سلول ها استفاده کرد و این، برای کم کردن سن آن کافی است بدون آنکه سلول ها وظیفه اصلی و تخصصی خود را از دست بدهند.
پس از شش هفته از درمان در این پژوهش به وضوح مشخص شد که موش ها کم سن تر شده اند و حالت و شکل پوست و عضلات، بهتر شده است و 30% بیشتر زندگی کردند و وقتی خود ژن ها در سلول های هدف، قرار گرفت باعث شد اسیدهای نوکلئیک در سلول، بیشتر دوام داشته باشد و باتری های سلولی به نام میتوکندری بهتر عمل کنند.
بیلمونت میگوید: این نخستین بار است که شخصی اثبات میکند بازسازی برنامه حیات میتواند تاثیر مفیدی بر جنبه سلامت و و طولانی کردن عمر داشته باشد در نتیجه این اقدامات، خطر مواجهه موش ها با سرطان تا حد زیادی کم میشود و این اشاره میکند درمان، با موفقیت سلول ها را به عقب برگردانده است بدون آنکه به سلول هاي بنیادی ای تبدیل شود که ممکن است بدون حساب و کتاب در بدن تکثیر شود.
http://ihelrs.org/2017/01/10/%D8%B9%D9%84%D8%A7%D8%AC-%D9%84%D8%AA%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7-%D9%88%D8%A5%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%A9-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%AE/
@salmanfatemi
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031