نگاه از درون قفس یا بیرون آن؟؟
هر نگاه، اسیر شدن در قفس نادانی است!!اما آگاهی، به ما داده نشده است تا در چیزی محدود، زندانی بمانیم.
ما به زمین آمدیم تا تنوع زندگی از طریق ما آشکار شود تا واقعیت ما در تنوع خود، انعطاف پذیر شود.
از این شاخه به آن شاخه پریدن یا تغییر زاویه ی نگاه؟
نگاه در کثرت یا تلاش برای نگاه به سوی وحدت؟
بیداری، تغییر دیدگاه است، نه تغییر داده ها
نجیب قلال دانشمند تونسی در مورد فیزیک کوانتوم و هوشیاری برخی توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست
ما سعی می کنیم، از یک سری داده ها به داده های دیگر بپریم و تصور میکنیم پریدن از این شاخه به آن شاخه، بهترین چیزی است که روح را بیدار می کند.
ما تصور میکنیم داده های غلط، دوزخ و داده های صحیح، نجات و رهایی از مشکلات است.
ما با برخی از داده ها می جنگیم و فکر می کنیم که دلیلِ ناآگاهیِ ماست و به داده های دیگر می چسبیم و فکر می کنیم بهترین چیزی است که می توان دانست.
ولی درست اینکه داده ها از هر چیزی- که به آن متصل است- بری و مجزا است.
داده، یک چیز و نظریه و دانش، چیز دیگری است. داده، بیرون از نظریه ها، روش ها و باورهاست.
اگر از داده ای رنج کشیدی، در مورد نظریه، روش و دکترینی بررسی کن که با آن روش، از داده استفاده کرده ای.
زندگی و حیات، امکانات بی نهایتی دارد و باور، ظرفی است که تنها یک امکان را در بر میگیرد.
هر نظریه، تنها یک احتمال است. زندگی، فراتر از نظریه ها و روش هاست.
آگاهی ما خلاق است زیرا قادر است امکان را به واقعیت تبدیل کند. اما این آگاهی به ما داده نشده است تا در چیزی محدود زندانی بمانیم.
ما به زمین آمدیم تا تنوع زندگی از طریق ما آشکار شود تا واقعیت ما در تنوع خود، انعطاف پذیر شود.
وقتی داده ها را به یک زمینه ی خاص محدود می کنیم، یک نظریه و یک الگو می سازیم.
بیداری در حقیقت، خروج از سیستم است، و خروج از داده ها نیست.
زندگی هر اطلاعاتی را در جای خود قرار می دهد و ما باید زمینه ای را که هر کس در آن قرار دارد کشف کنیم.
زندگی و الگوها
بسیاری از مردم بر این باورند که روشنگری با حذف داده های قدیمی و جایگزینی آن با داده های جدید به وجود می آید.
با استفاده از این مسیر، ممکن است به تجدید داده ها در ذهن برسیم، اما به رهایی ذهن و روح نرسیده ایم.
وقتی داده هایی را لغو می کنیم و داده های دیگری را به جای آن می گذاریم، چیزی را در درون خود تغییر نداده ایم بلکه فقط چیزی را در کمد ذهن، تغییر داده ایم.
در حالی که وقتی دیدگاه، ادراک، زاویه ی دید یا مفهوم را تغییر می دهیم، از درون تغییر می کنیم و آگاهی، رشد می کند.
داده ها به خودی خود سیستم ها و نظریه های بیرونی خنثی هستند و در رابطه با زندگی، مانند «دلقکی»هستند که در بستر مناسب، دلقک میشود... اما اگر در یک روش یا دکترین دیگر قرار گیرد، ابزاری برای آن می شود.
برای نمونه، ریاضیات زمانی که نقش آن محدود به استفاده از یک روش خاص باشد، ممکن است به زندان اعداد تبدیل شود، اما ابزاری شگفت انگیز برای بیان تنوع زندگی است.
یکی از داستانهای صوفیانه، داستان معلمی را روایت میکند که از یک کودک خردسال خواست یک مسئله حسابی را حل کند. این کودک، پسر چوپان بود.
معلم به او گفت:
ده گوسفند داری پنج تا از گوسفندان از مانع پریدند، چند تا از آنها باقی مانده است؟
کودک پاسخ داد: هیچ.
استاد فریاد زد: چی! تو حتی نمی توانید این را بشماری؟ پنج تا پریدند و در ابتدا ده تا بودند، چند تا از آنها باقی مانده است؟
و کودک دوباره پاسخ داد: هیچ!
معلم ناامید شد و فریاد زد: حتی نمی توانی به این سوال ساده پاسخ دهی؟
کودک پاسخ داد: شما اعداد را می شناسی ولی من، گوسفندان را می شناسم. گوسفندی باقی نمیماند. اگر فقط یکی بپرد، 9 تای دیگر به دنبال او خواهند رفت.
دانش، محصور کردن داده ها در یک نظریه یعنی درون یک الگوست. در حالی که شناخت، قرار دادن اطلاعات در زمینه ی طبیعی و حیاتی آن است.
چرا بیشتر مردم با زندگی دست و پنجه نرم می کنند؟
زیرا زندگی، امکانات بی نهایتی دارد و مردم، آن را به یک امکان، محدود می کنند و سپس درگیر مبارزه ای تلخ می شوند تا زندگی با تنها امکان مورد تصورشان، سازگار شود.
روح ما زندگی با همه تنوع و زمینه هایش است و زمانی رهایی می یابد که چرخِ زندگی را به آن بدهیم و از دیکته های آماده، خلاص شویم.
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=pfbid034p1pkimr33MszF7DCbn2HE2ZRsRo2CqYkP9pntvacRyQLTuEUtfKhX74JsxEtEZGl&id=1694032511&mibextid=Nif5oz👆👆
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031