در این روزهای سخت و غمگین بر مردم ایران، این مطلب، برای تنوع بد نیست!
(اساسا عشق یک فرکانس و یک ارتعاش است
عشق، بخشی نادیدنی به نام هرتز دارد(یا سیکل ها در ثانیه)
حتی یک تفکر، یک ارتعاش است
و ضربان قلب تو وقتی کسی را میبنی- که عاشق او هستی- همین گونه است.
عشق، شالوده و پایه ای ریاضی دارد و یک بافت ثروتمند از تقارن های توروئیدی و عددی است.
میدان ما یک تروس=چنبره است که اصطلاحا یک حلقه نامیده میشود.
وقتی ما یکدیگر را در آغوش می گیریم داده ها و اطلاعات در میدان پیوسته ی ما به اشتراک گذاشته می شود و بدون عبارت ها ما در میان این حلقه ها و از طریق تماس، صدا و بو با هم مرتبط می شویم ولی در یک سطح بالاتر ما به شکلی اسرارآمیز از طریق جریان برق و ولتاژهای قلب بالاتر- که مستقیما درک میکند- باهم صحبت می کنیم.)
In its essence,
Love is a Frequency, a Vibration,
it has an invisible component of Hertz (or cycles per second)
Even a Thought is a vibration,
so too is the palpitation of your Heart when you see someone you Love,
it has a mathematical underpinning
and a rich tapestry of numerical and toroidal symmetries.
Our Field is a Torus which literally means a Ring.
When we hug another, the information in our joined Field is shared, and without words, we communicate between these rings via touch, sound and smell but on a higher level, we are mystically conversing via the amperage and volts of the intuitive Higher Heart.
Jain 108
jain108academy.com
Image: Kovacevicmiro
https://www.facebook.com/jain108academy/photos/a.235052050013869/2001911849994538/
منبع هوشیاری کجاست؟ قسمت پنجاه و دو
برخی توضیحات:
هر چه در کیهان می بینیم و می شنویم، در حقیقت دریافت ارتعاش و امواجی است که از محیط اطراف به ابزارهای حسی ما می رسد؛ نه اینکه حقیقت اشیای اطراف ما باشد. بر این اساس، آنچه در درون خود حس می کنیم؛ از جمله عشق و محبت، نتیجه ی این ارتعاشات و امواجی است که از محیط بیرون وجود ما بر وجود ما می نشیند و اگر بدانیم وجود بیرون و درون، فقط واکنش های تکاملی و نه حقیقی برای بقا است و حقیقت وجودی ندارد، می توانیم بگوییم امواجی از درون به درون می نشیند و احساسات و ادراکات ما را مدیریت میکند.
عشق و محبت، واکنشی است که از ادراک و احساس، بر دل و نفس ما می نشیند و نتیجه و واکنش آن احساسات و ادراکات اولیه است. بخشی از این ادراکات از جهان مادی برمی خیزد و بخش دیگری از آن- که هرگز در موجودیت و تاثیر گذاری، کمتر از احساسات ناشی شده از جهان مادی نیست- از جهان دیگری با قدرت و تاثیر گذاری عمیق تر آن می آید(نگاه شود: مباحث مربوط به رویا در همین کانال)
در پس هر احساس و ادراک و هر واکنش به این احساسات و ادراک ها از جمله عشق، بخشی نادیدنی به نام امواج یا فرکانس ها وجود دارد و بدون این نوسانات- که بخشی از آن از جهان مادی و بخشی از ان بر اساس نظریه ی جهان های چند گانه از جهان دیگری می اید- چیزی قابل تصور نیست. تفکر که خودش نتیجه ی احساسات و ادراک های خام و واکنش فرد هوشیار به آنها است از این امواج و فرکانس ها برمیخیزد.
واکنش اندام های ما به تحریک های محیطی از جمله افزایش ضربان قلب- در زمانی که می ترسیم یا زمانی که هیجان زده می شویم- واکنشی با افزایش فرکانس در نتیجه ی رویارویی ما با امواجی است که با امواج الکترومغناطیس قدرتمند ناشی شده از قلب و دیگر اندام ها در هم می آمیزد. وقتی افراد به هم نزدیک می شوند و حتی یکدیگر را در آغوش می گیرند، این امواج در هم می آمیزد و فقط منجر به افزایش ضربان قلب نمی شود بلکه در هم آمیختن امواج، با زدودن قله ها و فرورفتدگی های موج، میتواند امواج مزاحم را حذف کند و منجر به سکوت و آرامشی شود که فرد را از اضطراب ها و تنش های روزمره برهاند. (نگاه شود مقاله ی قدرت سحر آمیز در آغوش گرفتن چیست تاحدی که میتواند ما را از رفتن به پزشک بی نیاز کند؟!)
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [9/23/2022 2:25 AM]
و این در حالی است که بر اساس واقعیت های علمی، تماس مستقیم با چیزی در کیهان مادی ممکن نیست.(نگاه شود مقاله یلمس کوانتومیدر همین کانال)
عشق و هر چیز دیگر در جهان مادی، بر اساس این فرکانس ها و امواج دریافتی و پردازش شده، شکل می گیرد. تصور امواج به صورت شمارش فرکانس ها و فرمول های ریاضی و هندسی برای تسهیل در درک چیزی است که در واقعیت وجود دارد.
قدرت شمارش و تمایز دادن اشیا با هم راهی برای نزدیک شدن به حقیقت در جهان مادی ماست ولی هرچقدر انسان برای درک واقعیت های موجود، فرمول درست کند و راهی برای نزدیک شدن به حقیقت پیدا کند همچنان دور از حقیقت اشیا باقی میماند و آنچه ما از حقیقت می بینیم، از طریق این فرمول های عددی و ریاضی و توان شمارش و دیدن تمایز به ذهن نزدیک میشود.
نزدیک شدن به هم، سبب نزدیکی امواج صادر شده از قلب و مغز دو ناظر هوشمند به هم و ارتباطی فراتر از ارتباط با امواج صوتی می گردد- که در گوش شنونده می نشیند و به وسیله ی ابزار هوشمندی او تحلیل می شود.
تولید صدا و فرایند پیچیده ی شنیدن و ادراک هرچند دو بخش مهم زبان و لغت است ولی تنها ابزارهای ارتباطی برای فهمیدن یکدیگر نیست. حتی وجود انسان در جهانی فراتر از جهان مادی؛ در جایی که وجود او در بند ابعاد مرسوم جهان ما نیست، میتواند این ارتباط را حقیقی تر و واقعی تر کند.
این به گونه ای است که پیوند و مرتبط شدن با هم در آنجا در بند تمایزها و فرمول ها و فاصله های جهان مادی نیست زیرا قدرت ادراکی در آنجا با امواجی است که در بند تصورات معمول فرکانس و طول موج و فاصله نیست.(نگاه شود مباحث چند جهانی در همین کانال)و این قلب بالاتر می تواند ما را بی نیاز از امواج و فرکانس هایی کند که در جهان مادی، قابل دستکاری و فیلترینگ است.
وجود دلهایی- که با قلب بالاتر خود در جهانی فراتر، در جایی تاثیر گذارتر و حقیقی تر می بینند و می شنوند- جهان مادی را از این ابعاد تنگ و دستکاری ها و فیلترینگ های خودخواهانه و مبتنی بر هوس این و آن، نجات خواهد داد.
هر چه میخواهی ظالمانه قانون وضع نما، فیلتر کن و ببند و بپوشان و قضاوت و داوری ظالمانه کن! ولی بدان راه ملکوت خدا بسته شدنی نیست و از تاثیر آن بر جهانت ایمن نباش!
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031