فقط یک انسان بیمار، از نخواندن درست تاریخ لذت میبرد
در شرایطی که جز اندکی کسی حاضر به دفاع حقیقی از تاریخ، نیست و در شرایطی که افراد مورد انتظار برای دفاع از حقیقت شخصیتی مانند پیامبر اسلام، اساسا دارای آبروی لازم برای دفاع نیستند کسی مانند #دکتر_علاء_سالم در برابر هجوم مدعیان اسلام پژوهی به پیامبر اسلام، کتابی مستند و قوی به نام دفاع از پیامبر را نوشته است.
دکتر علا سالم پژوهشگر تاریخ ادیان و مباحث فیزیک و هوش مصنوعی و استاد دانشکده ی پژوهش های برتر دینی و لغوی در نجف اشرف و دارای دهها کتاب و مقاله میباشد و در حال حاضر به پاس تلاش های فراوانش، در کشور عراق در زندان حاکمان آن کشور است!
ایشان در بخشی از کتابدفاع از پیامبر به برخی اقدامات پیامبر که مورد انتقاد منتقدان بوده است میپردازد.
ایمان سلیمانی امیری با حمله به پیامبر در مورد برخی ازدواج هایش ایشان را متهم به زورگویی میکند و در حالی که بسیاری از منابع را مطالعه نکرده، دیگران را به ارائه ی سند در مورد ازدواج پیامبر با صفیه فرامیخواند. اسناد مورد نظر در کتاب دکتر علا سالم ارائه شده است. صفیه از زنانی است که از طریق رویای صادقه همسری با پیامبر را پذیرفت مانند ملیکا دختر پادشاه روم که به همسری امام حسن عسکری درآمد.
لازم است ایمان سلیمانی امیری اگر خودش را پژوهشگر میداند به این اسناد هم مراجعه کند. فقط یک انسان بیمار، از نخواندن درست تاریخ لذت میبرد
بخشی از کتاب دفاع از پیامبر در مورد ازدواج پیامبر با صفیه دختر کنانه ابن ابی الحقیق:
شبهه ی ۷۲: ازواج پیامبر با صفیه
یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله صفیه دختر حیی ابن اخطب، از زنان بنی اسراییل و به طور مشخص از یهود بنی نضیر بود و پیامبر در سال هفتم هجری بعد از فتح خیبر، با او ازدواج کرد. این امر به نوبه ی خود غیرت شک کنندگان بر پیامبر را برانگیخته است و او را متهم می کنند زنی را بر ازدواج، اجبار کرده است و این بعد از کشتن همسر او و اسیر کردنش بدون رعایت احساسات اوست بلکه حتی بدون آنکه عده ی همسر کشته شده ی خود را نگه دارد و برخی از آنها ادامه می دهد و می گوید اقدام پیامبر بر فتح خیبر و کشتن همسر صفیه، به طمع زیبایی زن و خوش رویی او بوده است!
پاسخ:
1- چرا پیامبر صلی الله علیه و آله خیبر را فتح کرد؟
کسی که پیگیر سیره ی پیامبر باشد می بیند در روزهای نخست که قدم پیامبر به مدینه ی منوره باز شد دعوت مبارکش را بر بزرگان و سادات یهود(بنی نضیر، بنی قریظه و بنی قیقناع) عرضه کرد و اینها آمدند تا با او دیدار کنند و از او پرس و جو کنند و در ضمن این هیات، پدر خانم صفیه حیی ابن اخطب بود که نمایندگی یهود بنی نضیر را بر عهده داشت و پیامبر با حکمت و پند نیکو حق خود و متن بر خودش را در تورات و در آنچه روحانیون یهود در مورد صفت او و صفت خروج او و مهاجرتش بیان کرده بودند، برای آنها روشن کرد و وقتی آن را شنیدند از او صلح و آتش بس خواستند؛ پیامبر درخواست آنها را پذیرفت و آنها را وادار به ایمان و راست داشتن خودش نکرد و این متنی است که جریانات رخ داده بین دو طرف را روشن میکند:
(به نزد تو آمده ایم تا از تو آرامش و صلح بخواهیم و اینکه به سود تو و یا به زیان تو اقدام نکنیم و علیه تو کسی را یاری ندهیم و به کسی از یارانت تعرض نکنیم و تو هم متعرض ما و یا معترض کسی از یاران ما نشوی تا ببینیم امر تو و امر یارانت به کجا می رسد؛ پس رسول الله صلی لله علیه و آله پاسخ آنها را داد و در میان آنها نامه ای نوشت تا بر علیه رسول الله صلی الله علیه و آله و یا یاری از یارانش، با زبان و دست و سلاح و یا ستوران در سر و آشکار و نه در شب و روز کس دیگری را یاری ندهند و خدا بر این شاهد است و اگر چنین کردند پبامبر خدا میتواند خون آنها را بریزد و فرزندان و زنانشان را اسیر کند و اموالشان را بگیرد و به هر قبیله از آنها نامه ای جداگانه نوشت و در آن زمان، متولی و سرپرست یهود بنی نضیر، حیی ابن اخطب بود...)(مجلسی، بحار الانوار: 19/110)
ولی آنچه در واقعیت رخ داد اینکه آنها همه شان پیمان های خود را که بین آنها و بین پیامبر بود شکستند و از آزار او و یاری دادن به بدترین دشمنانش علیه او و دسیسه چینی برای ترور او- که به سادگی به معنی از میان رفتن اسلام و رسالت او در گهواره ی آن بود- دست نکشیدند و در نتیجه شایسته ی مجازات و عقوبتی شدند - که بین دو طرف شرط شده بود- و قبلا به آن اشاره شد.
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [4/21/2023 1:20 AM]
همچنین اشاره شد که مساله ی مجازات از جمله اسیر گرفتن- که در بندهای توافق شرط شده بود و بین پیامبر از یک سو و یهود از سوی دیگر توافق شده بود- امری متعارف بر اساس عرف و قوانین نظامی ای بود که در آن دوره ی زمانی به آن عمل میشد بلکه در عمل معمول بود و این فقط در مدینه ی منوره و همسایگان آن، نبود بلکه فقط در میان عرب در شبه جزیره ی عربی هم نبود بلکه حتی در مملکت ها و امپراطوری های حاکم آن زمان، معمول بود و تبدیل آن به جزای دیگر یا ترک آن یا کوتاه آمدن از آن در حالتی مانند مسلمانان آن زمان به معنی نابودی کامل آنها بود زیرا تو وقتی سلاحی مشابه دشمنانی که بر تو احاطه دارند و بر تو هجوم می آورند نداری و آنها منتظر کوچکترین فرصت برای حمله و نابود کردن تو و رهایی از تو هستند چگونه میتوانی به آنها پاسخ دهی و در برابر آنها مقاومت و ایستادگی کنی؟!
و در نتیجه، وسیله ای برای دفاع از خود و محافظت از کیان دولت جوان اسلامی بود که از هر جهت با دشمنان احاطه شده بود.
3- و نیز تردیدی نیست که هر زمان قوانین شهری و نظامی ای دارد که متناسب شرایط محیط اجتماعی است که بر آن احاطه دارد و به این ترتیب درست نیست از دید قرن بیست و یکم با قید ها و شرایط متفاوت خوذش به برخی قوانین و مجازات ها نگاه شود و در قرن ششم و هفتم میلادی معمول بود و بر مخالف با قوانین قرن بیست و یکم است.
4- صفیه از خانم های قوم خود بود و او دختر بزرگ یهود بنی نضیر حیی ابن اخطب و همسر کنانه ابن ابی الحقیق از روحانیون و بزرگان یهود بنی نضیر بود و دانستیم سبب اقدام پیامبر بر گشودن خیبر، نقض عهدها و پیمانهایی بود که بین دو طرف وجود داشت. و عموما وقتی نبرد به پایان رسید و دژهای خیبر فتح شد و اسیران، آورده شدند پیامبر صفیه را برای خودش انتخاب کرد:
(وقتی دختر حیی ابن اخطب از فرزندان هارون ابن عمران، اسیر شد پیامبر صلی الله علیه و سلم از غنیمت در فتح خیبر، او را برای خود برگزید و او را آزاد کرد و با او ازدواج نمود و آزادی او را بعد از آنکه یک بار حیض شد، مهر او قرار داد.)(ابن ابی جمهوراحسایی، عوالی اللئالی: 3/350)
(و از انس ابن مالک رضی الله عنه روایت است پیامبر صلی الله علیه و سلم به خیبر آمد و وقتی خدا قلعه را بر او گشود، زیبایی صفیه دختر حیی ابن اخطب به نظر او آمد و در حالی که همسر او کشته شده بود و عروس بود، پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم او را برای خودش برگزید و او را بیرون آورد و وقتی به سد روحا رسیدیم صفیه خود را آراست و پیامبر او را گرفت.)(بخاری، صحیح بخاری: 3/43)
(و رسول الله صلی الله علیه و سلم صفیه دختر حیی ابن اخطب را انتخاب کرد و او را برای خودش گرفت و او را مخیر گذاشت آزادش کند و همسرش باشد یا به خانواده ی خود ملحق شود و او انتخاب کرد پیامبر آزادش کند و همسر او باشد.)(احمد ابن حنبل، مسند احمد: 3/138؛ و تنگاه شود الواقدی، المغازی: 2/675)
(و صفیه از آن مواردی بود که در روز خیبر برگزید و پیامبر صلی الله علیه و سلم بر او عرضه کرد که اگر خدا و رسولش را بر گزیند، آزادش کند و او گفت خدا و رسولش را برگزیدم و اسلام آورد و او را آزاد کرد و با او ازدواج نمود و آزادی صفیه را مهر او قرار داد و اثر سبزی در چهره ی او دید که نزدیک چشم او بود به او گفت این چیست؟ گفت ای رسول خدا در خواب، رویای ماهی را دیدم که به یثرب روی آورده است تا آنکه در اتاق من نشست. آن را به همسرم کنانه گفتم و گفت دوست داری زیر دست این پادشاه باشی که از مدینه می آید! و بر صورت من زد و یک حیض نگه داشت و رسوال الله از خیبر بازنگشت تا آنکه از حیض خود پاک شود.)(محمد ابن سعد، الطبقات الکبری: 8/121)
و نیز ابن سعد روایت کرد رسول صلی الله عیله و آله به صفیه گفت اگر اسلام را برگزینی تو را برای خودم نگه میدارم و اگر یهودی بودن را برگزینی شاید تو را آزاد کنم تا به قوم خود ملحق شوی؛ او گفت ای رسول خدا به سوی اسلام متمایل شده ام و تو را تصدیق کردم پیش از آنکه مرا بخوانی و به کاروان تو پیوستم و چیزی از یهودی بودن ندارم و در آن پدری و برادری ندارم و تو مرا بر کفر و اسلام مخیر کردی و خدا و رسولش از آزادی و اینکه به سوی قوم خود بازگردم برای من دوست داشتنی تر است پس پیامبر خدا او را برای خودش نگه داشت.)(همان منبع: 8/123)
و این یعنی:
- پیامبر او را مخیر کرد، و او اسلام و ازدواج با او را برگزید.
- آزادی او را مهر او یعنی مهر او از ازدواجش قرار داد.
- با او ازدواج کرد و با او همخانه شد بعد از آنکه برای او حلال گردید یعنی بعد از آنکه عده ی او تمام شد.
- پیامبر قبل از آنکه برای او بیان شود زیبایی او را نمیدانست.
و به این ترتیب روشن شد آنچه شک کنندگان در شبهه ی خود برانگیختند نادرست است و خانم صفیه، کسی بود که ازدواج با پیامبر را با اراده ی خود و بدون اجبار از طرف ایشان بر ازدواج با او و یا حتی بر ایمان به او و به دعوت الهیش برگزید. https://www.youtube.com/watch?v=t3KnOWQ1ycY
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031