افسردگی، اضطراب و خستگی بیماران ام اس، با نقص در شناخت اجتماعی مرتبط است.
یک مطالعه جدید توسط محققان بنیاد کسلر، نقایص شناخت اجتماعی در مولتیپل اسکلروزیس را با علائم این بیماری، مرتبط کرده است. مقاله “رابطه بین شناخت اجتماعی با خستگی، علائم افسردگی و اضطراب در بیماری مولتیپل اسکلروز” اخیرا توسط مجله عصب روانشناسی منتشر شده است.
نویسندگان این مقاله ها عبارتند از: دکترهلن ژنوا، دکتر کیتی لنکست، دکتر ژان لنگنفلدر، کریستوفر بوبر، دکترجان دلوکا و دکترنانسی چیاراوالوتی، بنیاد کسلر.
به گزارش نوروسافاری از بنیاد کسلر، محققان با استفاده از تست های تشخیص عواطف چهره و نظریه ذهن، ۲۸ فرد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس را برای بررسی اختلالات شناخت اجتماعی آزمایش کردند و با غربالگری خستگی، افسردگی و اضطراب به دنبال ارتباط بین نقایص شناخت اجتماعی با این مشکلات معمول در این جمعیت بودند.
آنها همچنین با استفاده از روش آزمون SDM، توانایی شناختی غیر اجتماعی، مانند توجه و سرعت پردازش را اندازه گیری کردند.
یافته های اولیه نشان داد که بین عملکرد ضعیف تر در زمینه معیارهای شناخت اجتماعی و افزایش علائم افسردگی، اضطراب و خستگی، بیشتر از همه خستگی روانی رابطه استوار وجود داشت.
(شناخت اجتماعی، از پیش زمینه های حیاتی زندگی اجتماعی ماست.
این فرایند میتواند از شناخت چهره ها شروع شود و آرام آرام، شبه ایثار به خویشاوندان و فرزندان، به سوی روابط دو جانبه منفعت طلبانه به غریبه ها- که باز شبه ایثار است- توسعه یابد.
این توسعه رفتار شبه ایثاری به غریبه ها هر چند گامی سودجویانه است و ایثار حقیقی نیست ولی کمک میکند نخستین تمدن و جامعه و فرهنگ، شکل بگیرد و بعدها با ورود بخش غیر مادی وجود انسان، یعنی نفس و روح، کوشش های متمدن انسان برای دور شدن از منیت و ایثار حقیقی به غریبه هایی- که هیچ نسبت خانوادگی با ما ندارند- شکل میگیرد و این نخستین گام برای شکل گیری تمدن بزرگ انسانی است.
پس شناخت اجتماعی، بسیار مهم است و بیماری هایی که بتواند انسان را در این شناخت، دچار مشکل کند قطعا خطری جدی برای روابط اجتماعی و زندگی در جامعه و جوامع بشری هستند.
پس بررسی بیماری های مغز و اعصاب فقط محدود به کیفیت زندگی خود فرد نیست بلکه باید نقش آن بیماری ها را در زندگی اجتماعی و روابط آن، بررسی کرد.)
دکتر ژنوا، معاون بنیاد مرکز روانشناسی عصبی و تحقیقات علوم اعصاب گفت:
این تحقیق اهمیت موضوع علیت و تاثیرات متقابل را مطرح می کند. ماهیت روابط میان این متغیرها همچنان ناشناخته باقی مانده است.
وی توضیح داد:
ما نمی توانیم بگوییم که آیا نقص شناخت اجتماعی، وضعیت خلق و خو و خستگی را بدتر می کند یا برعکس. ماهیت روابط آنها ممکن است دوطرفه باشد. شناخت ضعیف اجتماعی ممکن است خستگی، افسردگی و اضطراب را بدتر کند و منجر به انزوای اجتماعی بیشتر شود. این به نوبه خود، ممکن است عملکرد شناختی اجتماعی را بدتر کند.
نیاز به بررسی بیشتر
محققان بر ماهیت مقدماتی بودن یافته های خود تأکید کردند و تحقیقات بیشتر را در مورد روابط این عوامل، در افراد مبتلا به ام اس توصیه کردند، و همچنین توصیه کردند در سایر جمعیت های غیر مبتلا به مشکلات عصبی و افراد سالم به عنوان کنترل انجام شود. دکتر ژنوا گفت:
همه این شرایط بر کیفیت زندگی تأثیر منفی می گذارد.برای کاهش تأثیر آنها، باید تعامل شناخت اجتماعی، خلق و خو و خستگی را درک کنیم. مطالعه ما یک گام اولیه برای درک پویایی این مساله در جمعیت مبتلا به MS است.
ترجمه: رویا ورمزیار وبسایت نوروسافاری
http://t.ly/DBkgA
@salmanfatemi
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031