تاثیر روح و روان و امید، بر جسم انسان: بر اساس پژوهشی در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا
روح و روان ما بر جسم، مسلط است یا جسم ما مسلط بر روح و روان ماست؟
ژنها بدن ما را ساخته اند و ظرفی را برای روح و نفس، ما در سایه بزرگ شدن مغز، فراهم کرده است. ولی آیا ظرف، جایگاهی بزرگتر از یک ظرف دارد؟! ظرف را فقط برای نقش و نگار روی آن یا ریختن غذا یا نوشیدنی درون آن، نگه میدارند و چه کسی است که ظرفی بدون نقش را برای خوردن یا نوشیدن خود ظرف، نگه دارد؟
ارزش ظرف به خاطر چیزی است که در آن ریخته میشود و به همین ترتیب، ارزش تن انسان به روح و نفسی است که در آن جای دارد.
تن آدمی شریف است به جان آدمیت... نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
حالا میبینیم نه تنها شرف تن ما به روح ونفس است بلکه بر اساس مطالعات علمی، قدرت جسم و توان مادی ما هم تحت تاثیر روح ماست.
در سال 1975 پروفسور کرت ریشتر از دانشگاه جان هاپکینزآمریکا آزمایش روانی ای را روی موشها انجام داد. یکی از آزمون های او روی مجموعه ای از موش ها بود و هر کدام از آنها را در ظرفی شیشه ای می انداخت که تا نیمه پر از آب بود.
ظرف شیشه ای، بزرگ بود به گونه ای که موش نمیتوانست به حفره های آن، آویزان شود و یا به بیرون آن بپرند..”ریشتر” زمانی را- که هر موش شنا میکرد تا خود را پیش از غرق شدن نجات دهد- محاسبه میکرد.
طبیعتا هر موش با موش دیگر متفاوت بود ولی به طور متوسط، موش، 15 دقیقه میکوشید تا زمانی که غرق میشد.
آزمون را با برخی تغییرات، تکرار کرد. وقتی موشی را میدید- که در لحظات پایانی زندگی است و نزدیک به تسلیم شدن است- آن را از ظرف خارج میکرد، آن را خشک میکرد و زمان میداد تا استراحت کند، سپس بار دیگر او را در ظرف قرار میداد.
این کار را با همه موش ها میکرد و بعد متوسط زمان تلاش را در مرتبه دوم محاسبه می نمود. متوسط زمان تلاش اول، تقریبا 15 دقیقه بود.
تصور میکنی متوسط تلاش دوم چقدر باشد؟ بیش از شصت ساعت!!
ساعت و نه دقیقه!!
یکی از موش ها بیش از 81 ساعت، تلاش و مقاومت کرد. تحلیل آزمون، آن است که موش ها در تلاش اول، پس از آنکه مشخص میشد راهی برای نجات نیست- امید را به سرعت از دست میدادند در حالی که در مرتبه دوم، تجربه قبلی را به دست می آوردند که جایی برای امید هست و در هر لحظه ای دستی ممکن است به سوی آنها دراز شود تا نجاتشان دهد.
بنابراین در انتظار شرایط بهتر، کوشش میکردند. این داستان در کتاب های روانشناسی بهعنوان دلیلی بر اهمیت امید و آرزو بیان شدهاست.
با چشم پوشی از تحلیل بیان شده، در نتیجه آزمون و آنچه در مورد اهمیت امید و آرزو میگویند نکته ای هست که میخواهم به آن بپردازم و آن، میزان ارتباط بین قدرت جسمی و حالت روانی است.
امر، در عمل بسیار مهم است شخصی ساعات کافی خوابیده است با این حال بی علاقه برای رفتن به سر کار، بیدار میشود و احساس میکند قدرت این کار را ندارد در حالی که شخص دیگر، یک ساعت خوابیده است سپس با سرعت از تخت خواب بر می خیزد تا سفری لذت بخش را با دوستان خود داشته باشد.
در برابر دستگاهی می نشینی و تصور میکنی قدرت کار را نداری و نیروی کافی در اختیار تو نیست در حالی که نیروی کافی، حتی بیشتر از نیاز، داری ولی فقط تمایل به انجام کار به گونه ای- که در آن لحظه مطلوب او باشد- نداری.
ملاحظه میشود بیشتر مردم وقتی تشویق شوند، میتوانند کوشش بیشتری را نشان دهند و وقتی به اندازه کافی از آنها تقدیر نشود، از کار دست میکشند.
این امری بسیار مهم است...
ذهن تو قیدهایی را بر توانایی های بدنی تو قرار میدهد یا تو را در مورد وجود آن، دچار توهم میکند.
https://elpiseklektos.blogspot.com/…/05/like-drowned-rat.ht…
https://www.facebook.com/100000261505187/posts/2326835470668480/
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031