برخی رفتارهای عجیب و غریب و ناسازگار با جامعه و جنایت ها ناشی از بیماری های روانی است ولی آیا همه آنها نتیجه این بیماری هاست؟
برخی اختلالات روانی، سب می شود نفس انسانی به نفس حیوانی ای تبدیل شود- که فاقد روح عقل است و روح شهوت در آن غلبه دارد ولی آیا هر عمل ناپسند، به عنوان اختلال روانی حساب میشود؟
در سوریه طی فقط یک ماه افزایش میزان جنایت، گزارش شده است دلایل این جرم ها و جنایات تقریبا ناشناخته مانده است.
و اخیرا در سوئد، مرد جوانی زن جوانی را به دلیلی این- که حاضر نبود یا او گفتگو کند- کشت. و در شهر قرداحهسوریه مردی جوان زنی را- چون ازدواج با او را رد کرده بود- با خانواده اش کشت.
(در ایران هم، طی یک ماه اخیر به دنبال امری بسیار ساده و بی ارزش مانند افزایش قیمت بنزین، شاهد افزایش کاملا محسوس خرابکاری ها و ویران کردن ها و آتش زدن ها و ازطرف دیگر شاهد برخورد خشونت بار نیروهای حکومتی و اشرار و کشتار وسیع، بودیم)
مشخص است آمار بالای این برخوردها- که محدود به بخش خاصی ازجهان هم نیست و در همه جا وجود دارد- نشان دهنده دورشدن انسان ها از اصل و ریشه خودشان و حتی رفتن به جایگاهی پایین تر از حیوانات است. بله همه میدانند کم حیوانی هست که هم نوع خود را به خاطر چیز بی ارزشی مانند چند ریال بکشد؛ آن هم درحالیکه امروز ریال و تومان حقیقتا پول بی ارزشی در سطح دنیاست.
طی دو ماه اخیر(قبل و بعد از اربعین) بیش از هشتصد عراقی معترض در همسایگی ایران توسط نیروهای حکومتی و نیروهای ناشناس طرف سوم، کشته شده اند و در این میان، این آمار بالای کشته ها برای بسیاری اهمیتی ندارد و وقتی در این مورد صحبت میشود از کشتارهای مشابه در دیگر کشورها صحبت میشود!!
و ما در اینجا در صدد بررسی انتشار زیاد سلاح و ضعف نیروهای امنیتی، نیستیم؛ در اینجا میخواهیم در مورد نفس بشری و سطح سقوط اخلاقی و روحی ای- که به آن رسیده است- سخن بگوئیم.
بله بشر امروز با اینحال زندگی میکند؛ به گونه ای که خون مقدس انسان دیگر را سبک می شمرد.
ما امروز کاملا نیازمند بازدیدی نو از روح نفسانی هستیم تا روح عقل، از نو احیا شود و این مسئولیت هر انسان است، زیرا وجود انسان بر این زمین برای آنکه بلندترین معانی قداست الهی را بر گزیند، باید به مرتبه ای بالاتر از فرشته برود و نه اینکه به مرتبه حیوان، سقوط کند.
به کار بردن ارزش های اخلاقی و اصل آن، یعنی ایثار در خانواده و مدرسه برای تغییر نفس انسانی و بازگرداندن آن به مسیر طبیعیش، لازم است.
این تغییر، نیازمند عمل است بیشتر از آنکه به الگو نیازمند باشد. و نیازمند غیورانی در زمین در میان انسانها است.
چه کسی مسئول این تغییر است؟
هر شخص، یک الگو برای مجموعه کاملی است که از او تقلید میکند هر چند این تقلید در دوره زمانی اندکی باشد:
پدر و فرزندانش
مادر و فرزندانش
معلم و شاگردانش
استاد دانشگاه و دانشجویانش
دانشجویان دانشگاه و دانش آموزان مدارس
دانشجویان مراتب برتر و دانشجویان دانشگاه
پزشک و بیماران
مرد دین و مقلدینش،
کارمند... مدیر... کارگر
حتی کودکی میتواند الگویی برای کودک دیگر باشد!
ببینید همه میتوانند الگو یا نمونه، باشند و وقتی هر کس شروع کرد باید هر کاری را که انجام میدهد، حتی در برابر خودش، مورد محاسبه قرار دهد و در این صورت الگوی تو کامل میشود و کسی که تو را می بیند، الگوی او هستی
از این رو آموزش و تربیت با اقتدا یا الگو، بسیار مهم و گامی به سوی درست در حل مشکلات هر جامعه و انحرافات افراد آن است.
لازم است انسان به آنچه میگوید عمل نماید و هم و کوشش او، نشر مقالات و پژوهش ها یا کتب نباشد بدون آنکه رفاه خود را به خاطر رفاه جامعه خود قربانی کند و در غیر این صورت، الگویی بد خواهد بود.
سخن خود را با کلام سید مسیح ع در انجیل به پایان میبرم:
معلمان شریعت و فریسیان، در تفسیر شریعت با موسی اختلاف کردند
3 پس همه آنچه را به شما میگویند حفظ کنید و به آن عمل نمایید
4 مردم را با بارهایی- که حمل آن دشوار است- خسته میکنند ولی آنها تمایلی به بذل کوشش برای پیروی از آن ندارند.
یاسین حموی کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی
با برخی مطالب اضافه از دکتر سید سلمان فاطمی
برای بررسی نقش ایثار حقیقی در ایجاد تمدن بشری، به کتاب توهم بی خدایی نوشته احمد الحسن یمانی فصل پنجم مراجعه شود جهت دانلود کتاب به سایت زیر مراجعه کنید
www.almahdyoon.co
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=571160526778586&id=100016539304641
@salmanfatemi
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031