سیر آفرینش از بالا به پایین و از پایین به بالا(از روح تا مغز از مغز تا روح)
مطلبی از دکتر زینب شمری
سلام بر شما. من (دکتر)زینب شمری هستم و کامنت های شما را بررسی کردم. سوالات زیادی در آن مطرح شده بود. بیشترین سوالاتی- که دیدم- در مورد تکامل و ارتباط آن با آدم و حوا و چگونگی خلقت و انفجار بزرگ است.
به نظریه تکامل و انفجار بزرگ میپردازیم. برای ربط بین علم و دین در این نظریه چه باید کرد؟ نظریه تکامل از نظر علمی ثابت شده است و متون دینی و قرآنی هم داریم- که آن را ثابت میکند.
در مورد نظریه انفجار بزرگ و نظریه تکامل، دلایل علمی زیادی وجود دارد و متون قرآن و انجیل و کتاب های آسمانی هم در مورد آن هست.
نظریه های علمی آزموده میشوند و در این موارد مانند نظریه تکامل و انفجار بزرگ جایی برای انکار آن، باقی نمیماند. و انسان عاقل و پژوهشگر، درستی آن را میپذیرد و این، بر اساس دلایل و مشاهدات است.
https://www.google.com/amp/s/www.nbcnews.com/mach/amp/ncna881136
(حرکت از ابتدای ساده پرحرارت تکینگی و انفجار بزرگ و کثرتی- که هر آن، زیادتر میشود- تا دست انتخاب طبیعی را در گزینش، بازتر کند، حقیقتی علمی و ثابت شده است.
هدف، گزینش سازگارترین موجود با شرایط محیط است!
و در حقیقت تا سازگاری با شرایط محیط نباشد، امکان بقا باقی نمی ماند و رمز بقا، سازگار شدن با محیط است و این محیط، در عالم مادی ما، جهان مادی پر تزاحم کنونی است و محیط، در جهان موازی، شرایط ثابت تر و پایدارتر و وسیع تر آن است.
ولی برای بقا در جهان موازی ثابت تر و پایدارتر و حقیقی تر، باز باید با شرایط آن سازگار شد و انتخاب موجود سازگارتر در آن محیط هم با انتخاب در آن محیط و طبیعت آنجا رخ میدهد ولی این انتخاب، موجودی را بر می گزیند که باثبات و آرامش آنجا سازگار تر باشد نه با هیجان و خروش و رقابت بین اجزای متضاد در عالم ماده.
پس شاید آنچه بقا را در آنجا تضمین کند نه رقابت شدید بین اجزا بلکه همراهی و اجتماع اجزای مشابه با هم باشد.
و البته سیر تکامل عالم مادی هرچند در ابتدا بسیار رقابتی و خونخوار بودهاست به مرور زمان، کوشیده است از حالت خشن و خونخوار خارج شود و این خشونت، تبدیل به همکاری و اجتماع بین اجزای مختلف و توسعه هوش عاطفی گردد و گاهی لازمه آن، کوچک شدن ابزار هوش بوده است.
شاید بسیاری، ابزار هوش مادی یعنی مغز را هدف از خلقت مادی بدانند ولی حتی در عالم مادی ما، نزاع ها و رقابت های خشن، پایان راه نیست و حتی در عالم مادی، در نهایت خشونت ها و رقابتها، همکاری و هوش عاطفی، میتواند جایگزین خوبی برای مغز بزرگ تر و هوش مادی ناشی از آن باشد.)
دین چیست؟ متون قران، انجیل و کتاب های آسمانی دارای متشابهات است. در این کتابهای آسمانی، داستان آدم و حوا کجاست؟
قرآن و کتاب های آسمانی، کد و رمز هستند و بر اساس اصطلاح دینی، متشابه اند.
بنابراین تفسیر این متون، کار آسانی نیست و کسی جز خدا و راسخون در علم یعنی انبیا و اوصیا و ائمه در هر زمان نمیتوانند این رمز ها و کدها را بازگشایی کنند و کسی که میتواند این کتاب های آسمانی را در این زمان تفسیر کند امام مهدی و احمد الحسن هستند.
پس در مورد سوال که معنی آفرینش جهان در شش روز چیست بیان میشود، روزها آنطور که اهل بیت ع و احمد الحسن گفته اند، روزهای زمانی نیستند بلکه مراحلی هستند و شش روز یعنی شش مرحله یعنی کیهان در شش مرحله آفریده شد یعنی کیهان، باید دارای مراحلی یکی پس از دیگری باشد:
مرحله اول و دوم،خلق آسمان هفتم و امر آن، است و آن، شامل مراحل یک و دو میشود.
مرحله بعد، آفرینش شش آسمان(مثال) و امر آن است
و مرحله 5 و شش، آفرینش عالم اجسام و روزی های آن است.
پس این مراحل برای آفرینش کیهان لازم است.
بله آسمان هفتم لازم است، پیش از آنکه آسمان ششم آفریده شود و آسمان ششم از روی آسمان هفتم خلق شده است و به همین ترتیب عالم اجسام از روی آسمان های شش گانه بالایی آفریده شده است، پس هر مرحله از روی مرحله قبلی آفریده شده است و بر اساس آن است ولی از آن جداست و ارتباطی قطعی، بین آنها به عنوان اثر و موثر وجود دارد.(پاسخ کامل سید احمد الحسن به این موضوع در سایت زیر
https://www.zamanezohoor.com/science/%da%86%d8%b1%d8%a7-%d8%ae%d9%84%d9%82%d8%aa-%d8%b2%d9%85%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d9%86-%d9%88-%d8%a2%d9%86-%da%86%d9%87-%d8%af%d8%b1%d9%88%d9%86/
)
از آسمان هفتم به مراحل پایین تر پیچیدگی بیشتر میشود و در عالم اجسام، پیچیدگی و چیزهای متضاد زیاد میشود. نظریه تکامل، همین را میگوید که خلقت از روی شکلی ساده شروع شد و این شکل ساده، نسخه بردار اولیه بود و بعد به سلول بدون هسته و بعد سلول هسته دار و موجود چند سلولی و حیوانات متفاوت پرنده و جانور و غیره تبدیل شد.
شکل سا
ده- که بعدا پیچیده میشود.
تکامل زندگی زمینی از شکلساده به شکل پیچیده میرود.
(شروع از ساده به سوی پیچیده، جریان کلی خلقت است ولی بازگشت از پیچیدگی و کثرت، به سوی پیچیدگی کمتر یا به عبارتی بازگشت به سوی مبدا و ریشه خلقت در انتهای کثرت و فراوانی، رخ میدهد.
این بازگشت، همیشه واضح و نمایان نیست بلکه گاهی به دلیل تزاحم شدید اجزای عالم مادی، بقای آن، وابسته به کم کردن کثرت و تمایز است و نمونه آن، کاهش اندازه مغز انسان طی تقریبا یکصد هزار سال اخیر است.
فراوانی و بزرگی گاهی با تزاحمی- که ایجاد میکند- باعث اختلال در جریان خلقت میشود و در اینجا زندگی و حیات با زدودن بخشی از این کثرت و تمایز انجام میشود.
مغز بزرگ، در عالم مادی بیش از همه اندام های بدن انرژی مصرف میکند و می تواند اندام های حیاتی را از انرژی محروم کند.
به همین دلیل، جریان خلقت و تکامل آن، پس از آنکه به حدی از اندازه مغز رسید به جای توسعه بیشتر مغز به سوی ابزار هوشی فراتر از مغز رفت و در فقدان این ابزار هوش فرامادی، موجود پر مغز قبل از هموساپینس، نتوانست به بقا ادامه دهد. نکته جالب اینکه سیر کوچک شدن مغز، نه تنها نقصی در زندگی اجتماعی انسان ایجاد نکرد، بلکه تمدن بشری از زمان کوچک شدن مغز و پیوند بعد فرامادی ایجاد شد. یعنی پیشرفت مادی، هم مدیون پیوند ابزار هوش غیر مادی است.)
چگونه میتوانیم بین آدم و حوا و نظریه تکامل، ارتباط بر قرار کنیم؟ در متون دینی از جمله قرآن میخوانیم که آنها در بهشت بودند و سیب خوردند و لباس تقوا از آنها زدوده شد و ... اینها همه، مصطلحات و رموز است، مثلا سیب همان سیبی نیست که ما میخوریم و لباس، مثالی از تقواست و این بهشت، در جهان جسمانی نیست. این کلمات، مادی است و ما معنی ای را از روی آن میفهمیم.
داستان آدم و حوا امتحانی نفسانی است و نفس از جهتی متفاوت از جسم است و در جهان آنها نفس آنها مورد آزمایش قرار گرفت و نفس، تابع قوانین فیزیکی عالم ما نیست و این داستان درمورد نفس آدم و حوا بود و درمورد بدن ها روی این زمین نبود.
در نظریه تکامل هموساپینس یا انسان عاقل دارای اجتماع بودند و ازدواج میکردند و کودکانی داشتند و آدم ع، نفسش فرود آمد و به بدنش متصل شد و آدم، نزد پدر و مادر بود و نزول آدم، نزول نفس اوست و اتصال نفس به جسم او رخ داد و آنچه بیان شده است رخ داد و حوا را دید و با او ازدواج کرد و فرزندانی پیدا کردند و فرزندان آنها با هم ازدواج نکردند و به روشی- که در دین حلال است- ازدواج کردند و فرزندان آنها با همسری- که در آن زمان در جامعه شان موجود بود- ازدواج کردند.
از این رو داستان آدم و حوا موافق علم است زیرا آنها از هموساپینس جدا شدند و از پدر و مادر متولد شدند و نفس آدم به مرحله ای رسید که توانست رسالت الهی را حمل کند و آن را به مردم برساند و آدم و حوا از نظر جسمانی در زنجیره تکامل قرار میگیرند و آنها از سلول اولیه ایجاد شدند و بعدا این سلول ها به سلول های دارای هسته حقیقی دیگر تکثیر شد تا به گونه هموساپینس تبدیل شدند و آدم و حوا از آنها متولد شد.
داستان آدم و حوا در قرآن، داستانی نفسانی است ولی از نظر جسمانی در ضمن نظریه تکامل جسمانی قرار میگیرند. این دو را اینگونه میتوان با هم ربط داد: انفجار بزرگ و ابتدای کیهان در شش مرحله و آدم و حوا و نظریه تکامل.
این سوال، بسیار مطرح شده بود. این ویدیو جواب بسیاری از سوال کنندگان را میدهد.
تشکر به خاطر توجه شما و در قسمت های بعدی برخی سوالات دیگر را پاسخ میدهم.
از پیگری شما تشکر میکنم و به امید دیدار.
پاره ای توضیحات توسط دکتر سید سلمان فاطمی
https://www.youtube.com/watch?v=cl2HdFXlXh4
@salmanfatemi
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031