برای حرکت رو به #تکامل حقیقی، باید کوشید ابعاد شکل گرفته از جهان در ذهن پایین تر، شکسته شود؛ در ابتدا باید #تابوهای_ذهنی را شکست و تا این تابوها شکسته نشود، راهی به سوی جلوه ی واقعی تر حقیقت نیست.
کد هولوگرافیک ژنتیکی
دکتر بیوتن گاراییو Dr. Piotr Gariaev و گروه پژوهشی او از آکادمی علوم طبیعی و علوم پزشکی روسیه، طبیعت و عمل میدان نوسانی را- که اسید نوکلئیک در موجود زنده ایجاد میکند- از دید نظری و تجربی آزمودند. مشارکت اصلی آنها، آشکار کردن این میدان است که در برگیرنده داده های ژنتیکی ای برای تنظیم و هماهنگ کردن عمل سلول است.
به اختصار، ژنوم از دو بخش مولکولی و بخش موجیژنوم موجی یا سوپرژن، تشکیل شده است. بخش مولکولی، جنبه ای از ژنهاست که می شناسیم. به علاوه آنها نشان دادند این میدان، خصوصیات هولوگرافیک دارد.
اندیشه هولوگرام در فیزیک، وقتی ظاهر شد که شکل های نورانی را کشف کردیم که به واسطه ی جسم نورانی شده، ایجاد می شود و این شکل ها در فیلم فوتوگرافی ثبت می شود. این شکل ها به عنوان تصویر مستقیم شیء، آنطور که می بینیم ارائه نمی شود بلکه این گرافیک ها یا هولوگرام از مداخلاتی تشکیل می شود که به وسیله ی نور روشن کننده ی آن، ایجاد می شود. هولوگرام با مشخصه ای شگفت انگیز متمایز می شود که از تصویر سه بعدی شیء و قدرت بر بازگرداندن الگوی آن، خودنمایی میکند.(دوگانگی، ارتباطی بین دو چیز است که خواص یکی از آنها، خاصیت دیگری را تعریف می کند. دوگانگی بین ذرات و امواج، بخش مرکزی نظریه ی کوانتوم است. نور، یک موج است و دارای طول موجی است که رنگ آن را مشخص می کند. امواج نور می توانند با هم تداخل کنند و چیزی شبیه لیزر را ایجاد نمایند. نور، یک ذره است و می تواند با اتم ها تداخل داشته باشد. دوگانگی موج-ذره یعنی اشیاء کوانتومی مانند نور، یک تقارن بین ذرات و موج دارند.آنها ذراتی با خواص موج و امواجی با خواص ذرات، هستند.
قدرت نظریه کوانتوم در این است که شما نیازی به تشخیص بین ذرات و امواج ندارید. آنها به سادگی اشیای کوانتومی هستند که دوگانگی دارند.
آیا این، یعنی جهان یک هولوگرام است؟ دقیقا اینگونه نیست. این پاسخ نشان می دهد که جهان نیز دوگانگی دارد. شاید قدرتمندترین دوگانگی که در فیزیک، شناخته شده است اصل هولوگرافیک باشد.
اشیاء، طبیعتی دوگانه دارند: طبیعت موجی آنها- که بیشتر جنبه ی نظری دارد- و طبیعت ذره ای آنها- که جنبه ی عملی و ادراکی توسط ناظر هوشمند است. طبیعت موجی، یک حقیقت است ولی این حقیقت، وقتی به وسیله ی ناظر هوشمند، درک شود قابل مشاهده است و تبدیل به طبیعت ذره ای میشود.
اینکه ناظر در کجای امواج موجود، قرار بگیرد و چقدر از آن را درک کند، طبیعت ذره ای را متفاوت و دگرگون می کند؛ یعنی آنچه درک می شود، موج نیست بلکه ذره است و این ذره با توجه به ظرفیت ادراکی ناظر، می تواند کوچک و بزرگ و بزرگتر شود. این حالت دانشمندان را از نگاه به جهان متشکل از کل ذراتبه سوی کل جهان، در هر ذره برده است. آنچه به این ذره، واقعیت و شخصیت و عینیت می بخشد، حقیقت آن یعنی کل جهان، نیست بلکه ظرف ادراکی ناظری است که به آن می نگرد.
همه چیز از نقطه ها و ذرات تشکیل شده است ولی بسیار اندکند کسانی که در نگاه به طبیعت اطراف خود، کوچکترین اجزای حقیقی و سازنده یعنی نقاط و ذرات را ببینند یعنی زاویه ی نگاه به طبیعت یا نگاه به مجموعه ی ذرات یا امواج، میتواند سبب شود اساسا ناظر به ذره یا موج نگاه نکند و آن را نبیند . نگاه شود: مباحث مربوط به آزمون دو شکاف و مقاله ی شاید جهان ما با سه بعد مکان و یک بعد زمان... و مقاله ی دو سوی واقعیت در همین کانال)
هر جزء از رسم، همه ی معلومات شیء را در بردارد. به همین دلیل هولوگرام خوانده میشود که به معنی کل نگاری است. این اندیشه- که هولوگرام ها در موجودات زنده وجود دارد و حامل داده و معلومات است- قبلا توسط زیست شناس عصبیکارل پیبرام و بعدا از طرف گروه پژوهشی دیگری مطرح شده بود.
آشکار شده است حافظه ها نه در ماده ی مغز بلکه در میدان هولوگرافیک آن، ذخیره می شود. هماهنگ با فرضیه های گروه گاراییو، والتر شیمپ و مارسر بیان کردند که اسید نوکلئیک، وظیفه ی ذخیره ی داده ها را دارد و قدرت آن، زیاد است.
در توافق با پیشنهادات تیم گاریاف، W. Schempp و P. Marcer نشان دادند که DNA، وظیفه ی ذخیره ی اطلاعات را دارد و ظرفیت آن، قابل توجه است (الگوی ریاضی مشخص شده برای DNA و کد ژنتیکی، در ارتباط با فرآیندهای فیزیکی قابل شناسایی هولوگرافی کوانتومی،
1996, Proc. Symposium Living Computers, University of Greenwich)
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [12/8/2022 11:17 PM]
به علاوه، از جمله ی این مفاهیم این بود که Schempp تا حد زیادی تکنیک تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) را که در سطح بینالمللی پذیرفته شده است، کامل کرد، و این، نشان میدهد هولوگرام فقط یک فرضیه نظری نیست، بلکه یک واقعیت فیزیکی است.
مطالعات Schempp نشان می دهد که هولوگرام ها، در صفحه ی جفت های پایه ی مارپیچ دوگانه، حک شده اند. در اینجا سرانجام به این سؤال پاسخ داده می شود که چرا مولکول DNA از 2 رشته، تشکیل شده است که اطلاعات ژنتیکی یکسانی را حمل می کنند و این بر اساس کد ژنتیکی مولکولی کلاسیک، غیر قابل درک بود.
گاریاف، ژنوم موجودات بالاتر را به عنوان یک شبکه ی هولوگرافیک طراحی می کند. هولوگرام های DNA حاوی کدهای اساسی برای رشد و شکل کامل ارگانیسم هستند، حتی زمانی که ارگانیسم در حالت جنینی است. می توان گفت که آنها خود موجود زنده هستند.
زبان فراکتال
میدان ارتعاشی هولوگرافیک متکی بر کل ساختار DNA و به ویژه بر 98.7٪ غیر پروتئینی است که نقش اساسی دارد (به معماری DNA مراجعه کنید.) دیدیم که این قسمت ها، ساختار فراکتالی دارند. این ویژگی در هولوگرام های حامل اطلاعات ژنتیکی از این قسمت ها منتقل می شود. این بدان معنی است که اطلاعات در سطح های متعدد، عمل می کنند.
گاریایف بر وجود مترادف ها در توالی های DNA اصرار دارد؛ مثلاً در کدونی که 2 حرف اول A و G را خوانده ایم، چگونه AG و GA را تمایز دهیم و معنی حرف سوم را بفهمیم؟ او می گوید، این زمینه است که ابهام را برطرف می کند، همانطور که این حالت در زبان انسان وجود دارد و این زمینه، توسط میدان هولوگرافی ارائه شده است. (جدای از روش های تکنیکی انجام شده در این آزمون، که برخی کاملا تخصصی و در حوزه ی علوم زیستی و مولکولی است، باید توجه کرد فرضیه ی میدان هولوگرافیک اطلاعات زیستی، بیان میکند یک موجود زنده فقط آن جسم بزرگ یا کوچکی نیست که مشاهده می کنیم بلکه داده ها و اطلاعات هر فرد، در ریزترین اجزای هر سلول آن در ساختمان ژنتیکی، وجود دارد. حقیقت هر فرد، بدن او نیست، بلکه پیش از این بدن، نقشه ای طراحی شده وجود دارد که با اجرای آن نقشه، بدن هر فرد شکل میگیرد. امروز در سایه ی پیشرفت های مشاهداتی و زیست مولکولی، این نقشه- که در حقیقت یک فرد بالقوه است- شناسایی شده است. ساختار ژنتیکی، نقشه ی بالقوه ی هر موجود زنده است و ریزترین اجزای درون سلول، کل بدن موجود آینده را در خود دارد؛ یعنی هر موجود زنده در ریزترین اجزا، وجود دارد، ولی در بستر زمان و مکان و محدودیت های دیگر در ابعاد جهان مادی، میتواند به یک فرد یا فرد دیگری تبدیل شود و این محدودیت، در ابعاد جهان مادی بین این نقشه و موجود زنده فاصله می افکند. (همانطورکه در دوقلوهای همسان دیده میشود. این افراد در بستر محیط زندگی خود و فشارهایی- که در شرایط متفاوتی بر بدن آنها تحمیل میشود- به دو فرد متمایز تبدیل میگردند و با وجود اینکه ساختار ژنتیکی آنها یکی است و قیافه ی آن دو خیلی شبیه هم است ولی اگر یکی مثلا پرخوری کند و دیگری نکند شکل بدنی آنها متفاوت خواهد بود.)
و اگر این محدودیت های زمانی و مکانی و یا دیگر ابعاد قابل تصور در ذهن ناظر هوشمند نبود، تمایزی بین ابتدا و انتها و نقشه ی ژنتیکی و موجود زنده وجود نداشت. بسیاری از ریزبینی ها و درشت بینی ها و بسیاری از تمایزها، در ذهن ناظر است و حقیقتی ندارد. ظرفیت های ذهنی بزرگتر، بسیاری از این تمایزها را در هم یشکند و از جایی فراتر از بندها و قفس ها و ابعاد جهان مادی می نگرد.
برای حرکت رو به تکامل حقیقی، باید کوشید ابعاد شکل گرفته از جهان در ذهن پایین تر، شکسته شود؛ در ابتدا باید تابوهای ذهنی را شکست و تا این تابوها شکسته نشود، راهی به سوی جلوه ی واقعی تر حقیقت نیست.
توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست
https://www.biotron.fr/le-code-genetique-holographique...
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031