محور های محدود شناختی و ادراکی را رها کن
جهان، قطبی است و این قطبی بودن اشیاء، به دلیل تکانه ی زاویه ای است. اشیاء در جهان به دلیل اینکه تکانه ی زاویه ای دارند قطبی می شوند. محورهای چرخش از این تکانه ی زاویه ای است که قطبیت را می سازد.نسیم هرمیان پژوهشگر ایتالیایی ایرانی فیزیک کوانتوم و هوشیاری و مدیر بنیاد علوم رزونانس
حس و ادراک قسمت هفتاد و چهار
توضیح:
قطب، به معنی محوری است که مثلا آسیاب به دور آن میچرخد. عبارت قطب را میتوان توسعه داد و مثلا دو سر محوری- که دایره ای بر آن میچرخد را قطب شمال و جنوب خواند یا دو انتهاهای توزیع الکریسیته یا مغناطیس را قطب مثبت و منفی در نظر گرفت.
فعل قطب به معنی جمع کردن و یا پر کردن است و آنچه بر اساس آن، فرایند پر شدن و جمع شدن، انجام میشود میتواند قطب خوانده شود.
فعل استقطب به معنی دور چیزی فراخواندن و جمع کردن است و آنچه بر دور آن، فرایند جمع شدن انجام میشود قطب خوانده می شود. و شاید دو قطب مثبت و منفی به این دلیل قطب، خوانده میشود که در آنها فرایند تجمع مثبت و منفی انجام میشود؛ در یکی بار مثبت تجمع می یابد و در دیگری تجمع معکوس، رخ میدهد.
عبارت polarized در زبان انگلیسی به معنی قطبیده شده و به صورت متضاد در آمده است؛ در عرصه ی الکترومغناطیس این تضاد، به صورت تجمع بارهای مثبت و منفی در دو سوی طیف، معنی می شود ولی در عرصه ی وجودی، این تضاد میتواند وجودیا نور در یک سو و عدم وجود یا ظلمت در سوی دیگر باشد. شب و روز و تاریکی و نور، در کره ی زمین نتیجه ی فرایند چرخش زمین به دور خودش بر محور قطب های شمال و جنوب است؛ از سوی دیگر این فرایند با چرخش زمین به دور خورشید در منظومه ی خورشیدی و چرخش این منظومه بر دور کهکشان راه شیری و .... است و این فرایند با کشش به درون سیاهچاله، ادامه می یابد.
کشش به درون سیاهچاله- که نهایتا به بلعیدن ستاره منتهی میشود- کششی به سوی قطب تاریکی تصور میشود، ولی بر اساس پژوهش های جدید، خود سیاهچاله ها ستارگانی را متولد میکنند و تاریکی مطلقی نیستند و حتی گاهی منبع نور و روشنایی هستند.
جهان قطبیده، فقط شب و روز نیست بلکه نور و تاریکی است که در نتیجه ی چرخش بر دور آنچه سیاهی تصور میکنیم ایجاد می شود. ولی در این سوی تاریک، در نگاه مسلح ناظر هوشمند، ستارگانی پرنور متولد میشود که درخشش آن، منبع نور و روشنایی است.
پژوهش های استیون هاوکینگ نشان داد سیاهچاله های فضایی، پرتو زایی میکنند و این پرتوها را پرتوهای سیاهچاله نامید. این پرتوها هرچند در نگاه ساده به وسیله ی یک چشم غیر مسلح قابل رویت نیست ولی واقعیت دارد و میدرخشد و امروز با بررسی سیاه چاله های بزرگ، کشف شده است.
هرچند قطبی بودن و دو سر متضاد وجود، منبع حرکت و تکاپو و مظهر اشیاء تصور میشود، همیشه تشخیص دو سوی قطب، ساده نیست به گونه ای که شاید اساسا امیدی به روشنایی مورد تصور در این سوی روشن حیات، نباشد!
و حقیقت اینکه گاهی تاریکی مورد تصور، منبع نور و روشنایی است.
وجود در عدم با قابلیت وجود، در صورتی است که قابلیت و شایستگی وجود، ایجاد شود و عدم در سیاهی ای- که به دلیل عدم قدرت درک نور آن توسط ناظر هوشمند، سیاه تصور میشود- عدمی به دلیل عدم درک وجود و نه حقیقت عدماست. در یک سو عدمی است که در ذهن ناظر، قابلیت وجود حقیقی نیافته است هرچند ناظر آن را به اشتباه وجود تصور کند و در سوی دیگر وجودی است که به اشتباه، عدم تصور میشود. یک طرف سیاهی است که به اشتباه، نور تصور میشود و در سوی دیگر، نوری است که به اشتباه، تاریک تصور میگردد و در این میان، ذهنی است که در مسیر کشف درست عدم و وجود، راهی طولانی را در پیش دارد تا آن زمان- که به خود و داشته های خود ننگرد بلکه بر حقیقت، نگاه کند.
تکانه ی زاویه ای: در فیزیک، تکانه ی زاویهای یا تکانه ی دورانی (به انگلیسی Angular momentum) (در فارسی به آن گشتاور دورانی یا گشتاور زاویه ای نیز گفته میشود)، کمیتی برداری است- که برای بیان وضعیت حرکتی سیستمهای در حال حرکت دورانی، مورد استفاده قرار میگیرد.
با این که سرعت زاویهای، مرسومترین کمیت برای بیان وضعیت حرکتی جسم در حال دوران است، اما تکانه ی زاویهای نسبت به آن، اطلاعات بیشتری را دربردارد. تکانه ی زاویهای یک سیستم، به سرعت زاویهای، جرم و نحوهٔ توزیع جرم سیستم حول محور دوران یا مرکز دوران وابسته است. تکانه ی زاویهای همواره نسبت به یک چارچوب مرجع، سنجیده میشود.
در اینجا قطبی- که دوران به دور آن، اتفاق می افتد- میدان حرکت را مشخص میکند.
این محور یا قطب، نقطه ی ثابتی در فضای دارای محدودیت بعد، است ولی در بعد بالاتر تبدیل به محوری در سه بعد می شود و این فرایند در ابعاد بالاتر ادامه دارد.
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [01/21/2023 08:18 ب.ظ]
این، چارچوپ مرجعی است که بر اساس آن، میتوان حرکت دورانی را سنجید و اگر این نقطه و محور، نباشد حرکت ثابتی در یک میدان، برای اشیاء چرخان، قابل تصور نیست.
چه بسا با نادیده گرفتن چرخش زمین به دور محور خودش، فقط چرخش زمین به دور خورشید لحاظ شود و یا برعکس فقط چرخش زمین به دور خودش بدون توجه به چرخش حقیقی به دور خورشید، مورد توجه قرار بگیرد.
نگاه دارای محدودیت بعد، فقط بر یک محور و قطب های آن، مینگرد ولی نگاهی- که از قفس ابعاد محصور، خارج شود- میتواند با رهایی از تمرکز بر یک چیز خاص، بر واقعیت های دیگر بنگرد.
تکانه ی زاویه ای در جهان ما فقط در یک بعد، نیست و به همین ترتیب قطب ها و تجمع های وجودی، فقط آن چیزی نیست که در ذهن ناظران دارای محدودیت ادراکی و احساسی و برداشتی، شکل می گیرد.
هرچند محورهای محدود، در ابتدای باز شدن چشم و در شروع شناخت وجود، لازم است و گریزی از آن نیست، ولی ادامه ی تمرکز بر آن، بدون توجه به محورهای اصیل دیگر و بی نیازی جستن از جستجوی واقعیت های دیگر، مفهوم وجود و عدم را در بند ذهن محدود ناظر میکشد و این بی نیازی جستن، او را از شناخت بیشتر، بازخواهد داشت.
نیاز، لازمه ی پیشرفت و ارتقا است و بی نیازی جستن و خود را علامه ی دوران تصور کردن، ماندن و توقف است. کوشش کن فراتر از آنچه تا دیروز میدانستی، بیندیش.
محور های محدود شناختی و ادراکی را رها کن و آن را با محورهای اصیل شناختی و ادراکی در آمیز.
توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست https://www.youtube.com/watch?v=LV1AtTYvI-U
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031