دکتر سید سلمان فاطمی

نسبت طلایی، نسبتی- که عدد دقیق آن هرچقدر هم به محاسبه ی نهایی نزدیک شود- مشخص و معین نیست و تا بینهایت ادامه دارد.
نسبت طلایی(عدد phi یا φ = 1.618….) در دنباله ی فیبوناچی، یک کمیت یکپارچه کننده ی ساختار و عملکرد در طبیعت است و این عدد در زیرساختار ایجاد اشکال(مورفوژز)در اورگانیسم های زنده و نیز در بسیاری دیگر از رخدادهای طبیعی وجود دارد.
یکپارچگی کیفیت ساختار با عملکرد، در نسبت فی و با تکرار آن در آناتومی و فیزیولوژی انسان، بسیار مشخص است.
ساختار دارای مرزها و حدود در درون جایگاهی بدون مرز و حدود
کشیدن مرزها، قدرت تکاملی بینایی انسان برای بقای بیشتر است ولی تا رسیدن به حقیقت اشیا، راهی بی انتها باقی مانده است:
اگر با کمک هوش مصنوعی، به عمق یک دایره و دو مثلث برعکس تو درتوی درون آن بنگریم، تعدادی دایره و مثلث های متقاطع دیگر قابل تصور است و در درون هر کدام از آنها تعدادی دایره و مثلث های تو درتوی کوچک تر، میتوان جای داد و برای دیدن آن، فقط نیاز به بالا بردن قدرت تمرکز بینایی است.
در هر دایره و مثلث های جدید، میتوان دایره و مثلث های کوچکتری را جای داد و این تا بی نهایت ادامه دارد. آنچه نیاز هست بالا بردن قدرت تمرکز در بیرون کشیدن تمایزها است.

در مورد مارپیچ فیبوناچی هم میتوان از هر مرز مورد تصور، حدود بزرگتری را در محدوده های بسیار ریز ولی واقعی تصور کرد و هر چه این مرزها بزرگتر شود نسبت طلایی محاسبه شده، دقیقتر میگردد ولی به نهایت خود نمی رسد. نسبت طلایی با وجود ادامه ی مرزهای مارپیچ، در اعشار بزرگتر و بزرگتر میشود ولی به نهایت نمی رسد یعنی به سوی مرزی نزدیک میشود ولی هرگز به آن نمی رسد و هر چقدر هم این نسبت در مقیاس های ریز، بزرگتر شود- هنوز تا نهایتی که قابل تصور است- فاصله دارد.
گویا این نسبت- که نسبتی بسیار حیاتی و مهم است- نمایشی از حرکت و پویش به سوی بی نهایتی است که هرچند میتواند تا فاصله های بسیار نزدیک پیش برود هرگز قادر نیست به نهایت برسد؛
گویا حرکتی همیشگی و پایدار را نمایش میدهد که هرچقدر هم نزدیک شود هرگز به پایان نمیرسد و هر کس ادعا کند به پایان مسیر رسیده است، با محاسبه ساده ی بعدی حیران می ماند.
اکنون در یک مطالعه ی مقایسه ای که در دانشگاه جان هاپکینز انجام شده است پژوهشگران دیده اند ابعاد جمجمه ی انسان از نسبت طلایی تبعیت می کند و چیزی که خیلی برجسته است اینکه در دیگر گونه های مرتبط پستانداران، شکل جمجمه از عدد فی، منشا می گیرد.

پژوهشگران دانشگاه جان هاپکینز، کرانیوم جمجمه ی 100 انسان را با 70 جمجمه از شش جاندار دیگر مقایسه کردند و دیدند ابعاد جمجمه ی انسان رو به نسبت فی، همگرایی دارد. این در حالی است که جمجمه ی گونه های کمتر مرتبط، مانند سگ ها، دو نوع میمون، جوندگان، شیرها و ببرها از این نسبت، دور میشود. چنین نتایجی نشان میدهد، تفاوت بین نسبت ها تمایلی را به سوی همگرایی بر φ نشان میدهد و این، در ارتباط با پیچیدگی گونه است.

آناتومی و تکامل جمجمه ی انسان، مرکز تمرکز مطالعه بوده است. تکامل هزاران ساله ی جمجمه ی انسان، یک هماهنگی موزون در عملکرد و ساختار پیدا کرده است.

جهان، تصادفی نیست مطالعات فراوانی اکنون نشان داده است در پس تشکیل اشکال، ساختار هندسی و سینرژی عملکردی ساختارها و سیستم ها در طول مقیاس کیهان، دینامیک طبیعی ای وجود دارد که منجر به پارامترهای دارای نظم هندسی و ریاضی است.
از مارپیچ های دوبل هلیکال و لوگاریتمی که در کهکشان ها، صدف دریایی و DNA وجود دارد تا نسبت های φ در آناتومی انسان، عملکرد برجسته و سینرژی ساختاری از ارتباط های ریاضی و فیزیک در دل طبیعت، منشا می گیرد.(نگاه شود به: میدان مورفولوژیک، واقعی است و این دانشمندان نشان می دهند چگونه آن را استفاده کنند تا طبیعت را درک کنند.)

وقتی ما این ثابت های ریاضی را در تولید شکل و عملکرد طبیعت، شناسایی کنیم آن را هندسه ی مقدس می نامیم و این، مانند مارپیچ Phi، گل حیات، مکعب های آرشمیدس و افلاطونی است.( در هندسه، جسم ارشمیدسی (انگلیسی: Archimedean solid) جسمی است که همه وجوه آن چندضلعی‌های منتظم اند هرچند همگی لزوماً از یک نوع نیستند و همه زوایای چندوجهی آن باهم برابرند. تعداد این جسم‌ها ۱۳ تاست.این اجسام به نام ارشمیدس، که همهٔ آنها را تعریف کرد نامگذاری شده‌اند. در هندسه فضایی، چندوجهی‌های منتظمِ محدب به جسم افلاطونی موسومند. می‌توان نشان داد که در فضای سه‌بعدی تنها پنج جسم افلاطونی هست، که عبارتند از:

دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [4/5/2022 12:23 PM]
چهاروجهی منتظم، متشکل از چهار مثلث متساوی‌الاضلاع،
شش‌وجهی منتظم (مکعب)، متشکل از شش مربع،
هشت‌وجهی منتظم، متشکل از هشت مثلث متساوی‌الاضلاع،
دوازده‌وجهی منتظم، متشکل از دوازده پنج‌ضلعی منتظم،
بیست‌وجهی منتظم، متشکل از بیست مثلث متساوی‌الاضلاع.
وجه‌های هر کدام از این چندوجهی‌ها چندضلعی‌هایی منتظم و هم‌نهشتند و تعداد یکسانی از وجه‌ها در هر رأس آنان به یکدیگر می‌رسند. شش‌وجهی منتظم (مکعب) با هشت‌وجهی منتظم، دوازده‌وجهی منتظم با بیست‌وجهی منتظم، و چهاروجهی منتظم با خودش مزدوجند؛ یعنی با وصل کردن نقطهٔ وسط وجه‌های یکی می‌توان دیگری را ساخت. همچنین در ساخت دوازده‌وجهی منتظم و بیست‌وجهی منتظم نسبت طلایی پدید می‌آید.)
قرینگی و نسبیت دقیق این نسبت ها و مهندسی ها، زیبا و ماهرانه و شگفتی های زیبا شناختی طبیعت هستند. آنها عملکرد دقیقی را رمزگذاری می کنند که می تواند به ما دیدی دقیق تر از عملکردهای داخلی جهان، بدهد.
https://www.resonancescience.org/blog/Mammalian-Skull-Morphology-Converges-on-the-Golden-Ratio-in-Humans?fbclid=IwAR1kbVP21x6Ss0pOfrkwxu9Tce08xUEocYEiDC79nYDbiDk4x64sF1BH9bw