از تکینگی تا مغز- از مغز تا سیاه چاله فضایی، قسمت هفتم
آیا کشفیات جدید زمین شناسی و کشف پیچیدگی خلقت در زمانی زودتر از آنچه تصور میشد، چالشی در برابر ابتدای هستی از تکینگی ساده و ارتقا و پیچیده شدن تدریجی آن است؟
نگاه بر ابتدای کیهان و چگونگی پیدایش خلقت، موضوع جالبی است که به خصوص در سالهای اخیر مورد بحث دانشمندان بوده است. نحوه ایجاد و پیدایش و اینکه آیا بدون وجود خالق، ممکن است یا نه، جدالی بین بی خدایان و مؤمنان بوده است. آیا یک همانند ساز ابتدایی، می تواند به صورت خودبخودی و با حساب احتمالات ایجاد شود؟
مثالی میزنیم:
(آیا تشکیل فقط یک رشته ساده و کوتاه پروتئین در طول خلقت کره زمین به صورت تصادفی ممکن است؟
برای تشکیل زنجیره ساده 32 اسید آمينه ای پروتئین، باید بیشتر از ده به توان 41 آزمون انجام بشه تا احتمال تشکیل این زنجيره پروتئین ممکن بشه
هر ساعت 3600 ثانیه است هر روز 84600 ثانیه است و یک سال 31536000 ثانیه است یعنی تقریبا 3*10 به توان هفت .
در یک میلياد سال چند ثانیه هست؟
تقریبا 3*10 به توان شانزده
و در سيزده ميليارد سال حدود 4*10 به توان هفده.
اگر در هر ثانیه یک آزمون انجام بشه کل آزمون های این سیزده میلیارد سال میشه حدودا 4* 10 به توان هفده- که خیلی کمتر از آزمونهاي لازم برای تشکیل یک زنجیره پروتئینی با 32 اسید آمینه است. یعنی اصلا احتمال تشکیل تصادفی حتی یک زنجیره 32 اسید آمینه ای در کل عمر کيهان وجود نداره چه برسه به عمر زمین)(به کتاب توهم بی خدایی احمد الحسن مراجعه شود)
این در حالی است که اجزای خلقت، محدود به پروتئین نیست و زنجیره های پروتئینی هم اینقدر کوتاه نیست و برای ایجاد تصادفی و کور این اجزا به زمانی بسیار بیشتر از مثال بیان شده، نیاز است!
شروع خلقت، تصادفی نیست یعنی حتی یک رشته پروتئینی ساده هم امکان ندارد به صورت تصادفی ایجاد شود. همچنین تصادف کور در ایجاد خلق، با مشاهده هدفی- که در آفرینش وجود دارد- منتفی می شود. حرکت خلقت به سوی ابزار شناخت و معرفت و پیچیده کردن آن بوده و این هدف از نخستین موجودات، یعنی تک سلولی ها شروع شده و به موجودات چند سلولی و پیچیده امروز رسیده است.
محاسبه زمان پیدایش موجودات پیچیده، در مطالعات دانشمندان یکصد سال اخیر، انجام شده است ولی این محاسبات، چون همه زمین به خصوص مناطق پوشیده با کیلومترها یخ سطحی را در بر نگرفته است، با محدودیت های بسیاری همراه می باشد.
سرعت تکامل فقط وابسته به برنامه درونی ژنها نیست و آنچه ژنهای جهش یافته را صیقل می دهد، محیطی است- که با انتخاب خود پالایشی را روی ژنها انجام می دهد. در مقالاتی در همین کانال، نقش مهم انتخاب طبیعی در شکل دهی ساختار موجودات بیان شد و نیز انتخاب طبیعی با گزینشی- که انجام می دهد- می تواند سرعت ارتقا و تکامل را کم و زیاد کند. شرایط دشوار برای زیستن، انتخاب سختی است که می تواند با زدودن ژن های ناسازگار و حیوانات ناتوان تر و فراهم کردن زمینه، برای زاد و ولد بین موجودات سازگارتر با محیط، تکامل را سریع تر کند.
نقش انتخاب طبیعی، ما را با دشواری در تفسیر ساده تکامل مواجه می کنند. نمونه آن، سرعت گرفتن بسیار زیاد تکامل موجودات ساده در دوره کامبرین زمین شناسی یا سرعت گرفتن زیاد تکامل و اندازه مغز، طی دو میلیون سال اخیر است.
سرعت تکامل، وابسته به ارکان اصلی آن است.
1- تمایز- که به وسیله جهش های ژنتیکی ایجاد می شود-
2- تکاثر- که خودش با ایجاد تمایز بیشتر دست انتخاب طبیعی را در گزینش ها بازتر میکند-
3- انتخاب طبیعی- که بدون وجود آن و بدون گزینش بین تفاوت ها تکاملی وجود نخواهد داشت!
و طبیعی است که تاثیر و قدرت انتخاب طبیعی و قدرت طبیعی در گزینش ها- که شامل طبیعت بی جان یا طبیعت جاندار یا حتی حیات عاقل مانند انسان میشود- نه تنها کمتر از جهش و زاد و ولد ساده نیست بلکه گاهی بسیار بیشتر از آنها هم خواهد بود.
پس ما فقط با برنامه درونی ژنها مواجه نیستیم بلکه با برنامه ای درون کل سیستم آفرینش مواجهیم- که در درون طبیعت و قدرت گزینش طبیعت هم نمود دارد.
بر این اساس، یافتن موارد شگفت انگیز در پژوهش ها روی لایه های زمین و دیدن یا ندیدن فسیل هایحد واسط، یا حتی یافتن فسیل های چند سلولی و پیچیده در زمانی- که اصلا انتظار دیدن موجودی پیشرفته را نداریم- با توجه به تاثیر محیط های مختلف، روی گزینش ژنهای فردی، امری کاملا طبیعی و عادی است. نداشتن اطلاعات کافی در مورد شرایط متفاوت زیستی در دوره های گذشته و تاثیر محیط، ما را با چالش های بسیار مواجه می کند و از این رو قضاوت کردن فقط به خاطر لایه های به ظاهر ناهمگون زمین شناسی از نظر ما، و مثلا رد کردن نظریه های کاملا ثابت شده ای مانند نظریه فرگشت با استناد به این یافته ها کار عاقلانه ای نیست.
ندیدن بسیاری از فسیل های حدواسط ، دلیل بر نبود آنها نیست بلکه نشان دهنده ناتوانی م
ا در کشف موارد حد واسطی است- که سرعت تکامل آنها را در مقیاس های ما محو کرده است ولی اگر مقیاس های دقیق تری باشد شاید بتوان آنها را هم یافت. و از مقیاس های جدیدی که امروز به کمک یافته های زمین شناسی آمده است بررسی های کیهان شناسی، کشف سیاه چاله و تئوری تکینگی و انفجار بزرگ و علل ژنتیکی درستی است که هیچ شکی در مورد نظریه تکامل باقی نگذاشته است.
(یافته های ژنتیکی امروز، مانند تلسکوپ گالیله و تلسکوپ کتی بومن، چالش پیدایش کیهان از ساده به پیچیده را در پیشاپیش افرادی قرار خواهد داد که با تفسیرهای متحجرانه از متون دینی، حقایق را رد می کنند. شاید در ابتدا داروین با وسایل ابتدایی خود سایه ای مبهم و گنگ از تکامل را ترسیم کرد ولی امروز پیشرفت های علمی، این سایه های مبهم را روشن کرده است و به این ترتیب اعتراض بر تکامل در عصر جدید تکنولوژیک، با استناد به یافته ها و روش ساده داروین در یکصد و پنجاه سال قبل، درست نیست.)
ابتدای خلقت با موجودات نسبتا پیچیده، خیلی قبل از آنچه تصور می شده است!
در نگاه اول شاید دیندار متعصب با این کشفیات شادمان شود که نظریه تکامل در هم شکست!! ولی اینطور نیست. پژوهش های ریز ژنتیکی، امروز شکی در مورد درستی نظریه تکامل باقی نگذاشته است.
این کشفیات بزرگ، و کشف موجودات پیچیده در ابتدای تاریخ در مناطقی با زندگی دشوار مانند قطب شمال، ما را در حیرت کشف حقیقت، نگه می دارد و این حیرت، بسیار عمیق است. آن چیزهایی که نمی دانیم بسیار بیشتر از چیزهایی است- که می دانیم- و علت بسیاری از دشمنی ها و کینه ها همین ندانستن هاست.
کشف موجودی پیچیده- که عمر او یک میلیارد سال است- آغاز زندگی را بر سیاره ما تفسیر کرده است!!
زندگی بر زمین چگونه شروع شده است؟ یک قارچ یک میلیارد ساله ممکن است مدارکی به ما بدهد.
یک سری مخفی از فسیل های میکروسکوپیک در قطب شمال می گوید قارچ ها خیلی قبل از گیاهان بر زمین آمدند.
در اعماق صخره ای در قطب شمال در کانادا چیزی پیدا شد که به نظر میرسد نزدیک ترین دلیل بر آغاز زندگی بر زمین است. دانشمندان کشف کردند فسیل های میکروسکوپیک کشف شده، قدیمی ترین موجودات شناخته شده بر زمین است.
و از طریق پژوهش جدیدی- که در روز چهار شنبه 22 می در مجله نیچر منتشر شد- کشف کردند، موجودات چند سلولی چگونه در محیطی زندگی می کردند که رودخانه یا کانال آبی از 900 میلیون سال قبل تا یک میلیارد سال قبل، به آن می ریزد و دانشمندان، نام “oraspharia giraldae” را بر آن نهادند و اشاره کردند این قارچ ها به صورت شگفت انگیزی حفظ شده اند.
و تا امروز قدیمی ترین فسیل های قارچی شناخته شده، همان بود که در اسکاتلند کشف شده بود و عمر آن به 410 میلیون سال قبل برمی گشت.
و این، سبب می شود قارچ هایی- که اخیرا کشف شده است- حداقل 400 میلیون سال قبل از آنها باشند یعنی تقریبا عمر آنها دو برابر عمر موجوات قبلی است و این کشف از اصول شاخه شاخه شدن مهمی در درخت حیات زمین، پرده برداری می کند و دانشمندان توانسته اند قارچ های فسیل شده را زیر میکروسکوپ ببیننند و فهمیدند طول اسپورهای آن از یک دهم میلیمتر فراتر نمی رود و از طریق شبکه ای از خطوط شاخه شاخه شده، با هم مرتبط هستند.
و مشخص است این قارچ ها نقشی مهم در نظام محیطی جهانی بازی می کند و این به مجموعه بزرگی از موجودات زنده مرتبط است و آنها هسته داران نامیده میشوند و به وضوح، هسته های مشخصی دارند و شامل حیوانات و گیاهان هستند. و به دلیل وجود ارتباط تکاملی مطمئن بین موجودات و قارچ ها، دانشمندان شک دارند و تصور می کنند اشکال اولیه حیات حیوانی شاید در همان زمانی زندگی می کرده است که قارچهایoraspharia giraldaeزندگی می کردند
و کورینتین لورون دانشمند فسیل شناسی در دانشگاه لییگ در بلژیک و مولف اصلی پژوهش منتشر شده در مجله نیچر، می گوید: قارچ ها یکی از مجموعه هایی است که بیش از همه در هسته داران شناخته شده امروز، انتشار دارد و با این وجود ثبت فسیل شناسی و قدیمی آن، بسیار نادراست.
و فسیل های کشف شده و جدید در صخره های آتشفشانی در قسمتهای شمال غربی کانادا به عصر پروتروزوییک(پیش زیستی)(از ۲۵۰۰ میلیون سال پیش تا حدود ۵۴۲ میلیون سال) و پیش از ظهور شکل های زندگی پیچیده بر می گردد. و لورون اضافه می کند که ثبت فسیل شناسی از آن گودالهمچنان معمایی پیچیده است و ما قطعه ای جدید را به آن اضافه کرده ایم
https://www.nature.com/articles/d41586-019-01629-1
https://www.nytimes.com/2019/05/22/s...ls-plants.html
https://www.sciencealert.com/the-old...lion-years-ago
https://www.dw.com/en/scientists-rev...ngi/a-48839149
https://phys.org/news/2019-05-im-evo...nt-fungal.html
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031