هدف از خلقت، رسیدن به ابزار هوشمندی(معرفت) یا مغز است و ندیدن این هدف از طرف ملحدان به دلیل محدود شدن در زمان یا هر علت دیگر، هرگز کیهان را از رسیدن به آن باز نمیدارد.
ریچارد داوکینز: ما ماشین های خوش شانس و روبات هایی با برنامه ریزی کور هستیم که به مولکول هایی خودخواه یعنی ژن ها خدمت می کند. این حقیقتی است که مرا از شگفتی دور نمی کند.
داوکینز! تو دانشمندی بلند مرتبه هستی ولی در این نقطه، خودت را کورکرده ای. بله عاقلی نیست تصور کند تصادف، چیزی غیر تصادفی درست کند
و سید احمد الحسن با آوردن داستان قبیله ای- که بر کناره دریا زندگی میکند و خرافاتی را به خاطر ترتیب منظم سنگ ها به دلیل امواج دریا می آورد- بر استدلال تو پاسخ داده است.
لازم است دانشمندی مانند تو در این اشتباه بزرگ نیفتد ولی متاسفانه کینه و حسادت، تو را از این حقایق که هر فرد دارای کوچکترین معلومات، آن را میشناسد کور می کند.
سحر عطایی
به این پاسخ از سید احمد الحسن بر مغالطه داوکینز میپردازیم: (داوکینز می گوید: اگر شما در ساحلی پر از سنگ ریزه قدم بزنید متوجه میشوید سنگ ریزه ها به صورت یکنواخت پخش نشده اند. سنگ ریزه های کوچکتر بیشتر در امتداد ساحل هستند و درشت تر ها در جاها و باریکه های دیگر قرار دارند. به نظر می رسد سنگریزه ها تنظیم و گزینش شده اند. ممکن است افرادی که نزدیک ساحل زندگی میکنند از این دسته بندی و نظم، شگفت زده شوند و شاید برای توجیه آن، از افسانه ای کمک بگیرند مثلا آن را به اشباحی هولناک، نسبت دهند.
این حرف های خرافاتی ممکن است برای ما خنده دار باشد زیرا ما توضیح آن را نظم قوانین طبیعت و در این مورد کنش امواج میدانیم. موج ها قصد و غرض خاصی ندارند و از ذهن منظم یا اصلا ذهن، خبری نیست.
موج ها فقط سنگ ریزه ها را با شدت به این طرف و آن طرف پرتاب میکنند ولی سنگ ریزه های کوچک و بزرگ هر یک به طرزی متفاوت به این کنش پاسخ می دهند و در نتیجه توده های متفاوتی در ساحل پدیدار میشود.
اندک نظمی که از میان بی نظمی ها پیدا می شود زاییده هیچ ذهنی نیست. موج و سنگ ریزه نمونه ای ساده از نظامی است که به طور خودکار موجودی غیر تصادفی و نظم دار به وجود می آورد. دنیا پر از چنین نظام هایی است. ساده ترین سیستمی که به نظرم میرسد یک چاله است که فقط اشیای کوچکتر از دهنه ی آن به درونش می افتند یعنی اگر شما به طور تصادفی چیزهایی را به طرف چاله بیندازید نیرویی آن چیزهایی را جدا کرده و بنا به معیاری دسته بندی میکند.
پس از مدتی چیزهای درون چاله همه کوچکتر از اندازه ی دهانه ی آن هستند و در فضای بیرون چاله اکثرا چیزهای بزرگتری قرار دارند. البته دیرزمانی است که انسان با الگو برداری از این اصل ساده ی دسته بندی از وسیله های مفیدی به نام غربال استفاده میکند(ریچارد داوکینز- ساعت ساز نابینا)
در مورد مثال سنگ ریزه و امواج واقعا نمی دانم چگونه دکتر داوکینز از این موضوع غفلت کرده که چنین پدیده ای، قانونمند است و تصادفی نیست و نیز نتیجه ای غیر تصادفی به بار میاورده است. یکی از دلایل حرکت امواج، تاثیر قانون جاذبه بین ماه و زمین است که به دلیل نزدیک بودن ماه به زمین رخ می دهد پس این قضیه از پایه بر مبنای قانون ضابطه مند جاذبه استوار است یعنی حرکت امواج، زاییده ی تصادف نیست بلکه از نظام و قانون جاذبه منشا گرفته است.
سنگ ریزه ها نیز در سیطره قانون جاذبه قرار دارند پس هر یک بر اساس وزنی که دارند در جایی می افتند و در ساحل به صورت دور و نزدیک، دسته بندی میشوند. قانون جاذبه تصادفی نیست و به صورت تصادفی نیز پدید نیامده است. به خواست خدا این قانون را در زمان پرداختن به تئوری انفجار بزرگ بررسی خواهیم کرد.
نه فضایی که انحنا دارد از تصادف یا عدم مطلق پدید آمده و نه ذرات گراویتون از عدم مطلق سرچشمه گرفته است. بنابراین دکتر داوکینز حق ندارد بگوید ضابطه مندی از بی ضابطه گی پدیدار گشته چون این فقط یک سفسطه است.
ممکن است دکتر داوکینز بپرسد قانون جاذبه غیرتصادفی از چیدن سنگ ریزه ها بر ساحل چه هدفی دارد؟ پاسخ آن، بسیار ساده است ضرورتی ندارد هدف مشخصی داشته باشد؛ مهم این است که جاذبه قاعده مند، سازمان یافته و غیر تصادفی است و از عدم مطلق ناشی نشده است، پس قطعا هدفی دارد. این سخن ما کفایت میکند که این هدف قانون جاذبه است که سبب به وجود آمدن ستارگان و کهکشان ها و خوشه های کهکشانی و به دنبال آن، حتی وجود خود ما شده است بنابراین قانونمند و هدفدار است.
ضرورتی ندارد ما همه اهداف جاذبه را بدانیم در حالی که خود ما ذره ای ناچیز از این هستی ای هستیم که قانون جاذبه را پدید آورده است اگر ما در مکانی خاص، در زمانی خاص و به دلیلی خاص، هدف جاذبه را ندانیم، به معنی بی هدف بودن جاذبه نیست مثل آنکه فرض کنیم هدف جاذبه، کاری باشد که یک میلیون سال ادامه داشته است، همین ما را کفایت می کند که ا
ثبات کنیم جاذبه، قانونمند است و نه بی ضابطه و این خود ثابت می کند که جاذبه هدفدار بوده و قانونگذاری دارد که میخواهد با آن به مقصود برسد.(در فصل چهارم کتاب توهم بی خدایی، احمد الحسن توضیح میدهند که هدف از همه خلقت از جمله جاذبه، معرفت و رسیدن به ابزار هوشمندی است.)
به نظر من اکنون مشخص شد قبیله ی بدوی صاحب ماجرای اشباح هولناک، منطقی تر از دکتر داوکینز هستند زیرا آنها حداقل این موضوع بدیهی را می دانند که نظام و ضابطه مندی، از بی قاعدگی بر نمی خیزد زیرا فاقد یک چیز نمی تواند اعطا کننده ی آن چیز باشد
بی ضابطگی کجا می تواند یک نظام تولید کند؟ ماجرای چاله و چیزهایی که در آن غربال میشود هم واضح تر از جریان سنگ ریزه ها و امواج است.
اگر چیزهایی را بالای چاله بگذاریم در واقع آن را در معرض قانون جاذبه قرار داده ایم. به علاوه قانون جاذبه، حکم به سقوط اشیا می کند پس اینجا هم با قانون و ضابطه و ترتیب، مواجهیم نه یک بی قانونی که از بی ضابطگی پدیدار شده باشد پس این غربال هم هدفدار است.)
کتاب توهم بی خدایی ص 240-241 ترجمه فارسی)
هر کس بخواهد بیشتر پاسخ سید احمد الحسن را بداند کتاب توهم بی خدایی را بخواند که مناظره ای علمی با بزرگترین دانشمندان الحاد مانند داوکینز و هاوکینگ است.
(متن داوکینز را دوباره تکرار می کنیم: ما ماشین های خوش شانس و روبات هایی با برنامه ریزی کور هستیم که به مولکول هایی خودخواه یعنی ژن ها خدمت می کند. این حقیقتی است که مرا از شگفتی دور نمی کند. جدای از جواب کامل بالا، بخش دیگری از سخنان داوکینز هم قابل نقد است. ما در خدمت ژنهای خودخواه نیستیم و این مطلبی است که خود ریچارد داوکینز هم به آن معترف است. (در ما این توان هست که در برابر ژنهای خودخواهی که با آنها به دنیا آمده ایم و در صورت لزوم در مقال میم های خودخواهی که مغز ما را شست و شو می دهند بایستیم. حتی می توانیم در مورد راه پروراندن ایثار گری ناب و بی غرض یعنی چیری که در طبیعت جایی ندارد؛ چیزی که هرگز در تمام جهان وجود نداشته است، صحبت کنیم.
ما همچون ماشین ژن، ساخته شده و مانند ماشین میم، فرهنگی شده ایم اما این توان در ما وجود دارد که در برابر سازندگان خود قیام کنیم. درتمام زمین تنها ما هستیم که می توانیم در مقابل خودکامگی این همتاسازان خودخواه بایستیم)(داوکینز- ژن خودخواه- ص323)
یعنی به اعتراف خود داوکینز ما می توانیم علیه خودخواهی ژن ها قیام کنیم پس میتوانیم در خدمت خودخواهی آنها نباشیم. و این اعتراف، خودش نیازمند انصافی است که شاید فصل پنجم کتاب توهم بی خدایی مشوقی بر آن باشد.
دانلود کتاب توهم بی خدایی سایت زیر
www.almahdyoon.co
#سلمان_فاطمی #نورولوژیست #اصفهان #مغز #تکامل #هدف #ابزار_هوش #معرفت #شناخت #عدم_تولید_کننده_نیست #احمد_الحسن #آخرالزمان #توهم_بی_خدایی
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031