از تکینگی تا مغز از مغز تا سیاهچاله فضایی- قسمت بیست و چهار
از ابتدا تا هدف میانه هستی یعنی ابزار هوش انسان یا مغز و بار دیگر برگشت به ابتدای کیهان- که امروز با مشاهده اولین سایه چاله فضایی میسر شده است- همه این مسیر، ما را به سوی علت هایی ناشناخته و غریب میبرد که کشف آن تا امروز، ممکن نشده است و نشناختن این علت ها هرگز دلیل بر نبود آنها نیست؛ به خصوص فیزیک کوانتوم امروز ومشاهدات انسان در آن، به شواهدی دست یافته است که با قوانین مادی ما توجیه نمی شود.
چگونه می توان با قوانین عالم مادی ما، گذر یک الکترون واحد را از دو سوراخ به طور همزمان توجیه کرد؟!
و چگونه میتوان در آزمون گربه شرودینگر، با تکیه بر قوانین عالم مادی و قوانین نیوتنی اطمینان پیدا کرد این گربه مرده است یا زنده؟!
و یا چگونه میتوان بر خلاف اصل ثابت شده عدم قطعیت هایزنبرگ در فیزیک کوانتوم بر اساس قوانین نیوتونی قطعی، حکمی صادر کرد؟
این ها همه راهی را برای ایمان به غیب و ناشناخته ها بازمیکند و اگر کسانی از این ها می گریزند؛ چه مدعیان دین که با زدودن ایمان به غیب، در مورد همه رسولان الهی به دنبال معجزاتی هستند- که کاملا به وسیله دیگران انجام آن ناممکن است- و چه ملحدانی- که با نفی عالم ماده، در تضاد با مشاهدات کوانتومی جدید و بعد فرامادی وجهان های موازی هستند- این فرار، به خودشان مربوط است. (توصیه می شود به پایان نامه جایگاه معجزه مادی در دین الهی نوشته دکتر ابتسام احمد در دانشکده تحقیقات برتر دینی و لغوی زیر نظر یمانی آل محمد احمد الحسن، مراجعه شود)
سفری به ابتدای کیهان از دکتر زینب شمری در برنامه قهوه من:
خوش آمدید من زینب شمری هستم
امروز می خواهیم در برنامه قهوه من با هم به ابتدای کیهان برویم. کیهان چگونه آغاز شد؟ بیاییم نظریه ها را مورد بحث قرار دهیم.
اول: نقطه تکینگی
این نظریه خیلی شایع است و می گوید کیهان از یک نقطه ابتدایی آغاز شد و با انفجار بزرگ، بعدا توسعه یافت. این دیدگاه از نظریه نسبیت خاص اینشتاین گرفته شده است که می گوید زمان و مکان از آن نقطه ابتدایی آغاز شد و بعدا توسعه یافت.
نظریه نقطه تکینگی و انفجار بزرگ، نتیجه بحث بین دو فیزیک دان به نام های رگرز پنروز و استیفن هاوکینگ بوده است.
این بحث بیان میکند هر چیز- که خیلی چگال شود- نیروی جاذبه ای ایجاد می کند که می تواند ایجاد سیاهچاله کند و اگر برعکس جهت زمان، حرکت کنیم به ابتدای کیهان می رسیم. این نقطه تکینگی یاsingularityاست و بعدها توسعه یافت.
نظریه نسبیت عام اینشتاین هم درست است. نظریه تکینگی و انفجار بزرگ، نهایتا پذیرفته شد و امروز تقریبا همه دانشمدان معتقد هستند که کیهان از نقطه تکینگی آغاز شد و به تدریج با انفجار، رو به توسعه رفت. میتوان به کتاب خلاصه ای از تاریخ زمان نوشته استیفن هاوکینگ مراجعه کرد:
و شاید آنچه مسخره به نظر برسد آن است که من، دیدگاه را دگرگون کردم و امروز باید کوشش کنم فیزیک دان های دیگر را راضی کنم که در حقیقت چیزی به نام تکینگی در ابتدای کیهان وجود نداشته است و به همین ترتیب در آنچه بعدا خواهد آمد می بینیمممکن است- در صورتی که تاثیرات کوانتومی در محاسبه ها وارد شود- تکینگی مخفی گردد (خلاصه تاریخ زمان- استفن هاوکینگ- ص55)
این چیزی است که هاوکینگ در مورد نقطه تکینگی و انفجار بزرگ می گوید.
در این نقطه همه قوانین فیزیک از جمله نسبیت، منهدم میشود و به این ترتیب قبل از تکینگی قوانین فیزیک، جاری نیست و از اینجا هاوکینگ به نظریه دوم یعنی آغاز بدون حد رسید و می پرسد قبل از ابتدا چه بود؟ هاوکینگ می گوید هر بعد زمانی- که در ابتدای کیهان وجود دارد- پنهان می گردد و تبدیل به بعد مکانی دیگری می شود و این زمان بر اساس دیدگاه هاوکینگ، پنهان میشود.
هاوکینگ از یکی از قوانین فیزیک کوانتوم به نام اصل عدم قطعیت هایزنبرگ استفاده می کند. می توانید به یکی از قسمت های قبلی قهوه من در مورد آیا کیهان از بی چیزی ایجاد شده است؟ مراجعه کنید.
این نظریه می گوید هر جسم کوانتومی به وسیله رصد کننده می تواند دچار تغییر و دگرگونی شود و وقتی به ابتدای کیهان برویم میفهمیم به وسیله حادثه ای کوانتومی رخ داده است و کیهان به سوی همه جهت های مورد احتمال، رفته است و کیهان های متعددی از جمله کیهان کنونی ما- که در آن هستیم- ایجاد شده است و بر این اساس استیفن هاوکینگ از پاسخ به ابتدای کیهان می گریزد زیرا بر این اساس احتمالات زیادی برای ابتدای کیهان، قابل تصور است و یکی از این احتمالات، کیهان ماست که امکان حیات را فراهم می کند و ما ایجاد می شویم.
ولی استیفن هاوکینگ می گوید کیهان نیازمند کسی نیست که آن را از بیرون ایجاد کرده باشد و او و دانشمندانی دیگر می گویند کیهان از بی چیزی ایجاد شده است و این نظریه ها را به شکل علمی مورد بحث قرار داده ایم و در این مورد
می توانید به کتابتوهم بی خدایی از احمد الحسن یا ویدیوهایی- که دراین مورد قبلا تهیه شده است- مراجعه کنید.
اشکالات این دیدگاه:
اول اشکال احتمالات: احتمالات زیادی بر اساس مکانیک کوانتوم برای کیهان وجود دارد و این احتمالات به محضی- که ما در این کیهان ایجاد شدیم- مخفی گردید و این اهمیت انسان را نشان میدهد یعنی هوش انسان، محوری است که کیهان به خاطر آن ایجاد شده است و به این ترتیب ما وکیهان ایجاد شده ایم و استیفن هاوکینگ در کتاب خود می آورد: (ما حوادث را به وسیله مشاهدات خود می آفرینیم و حوادث نیستند که ما را می آفرینند) بنابراین وقتی انسان یا هوش وجود دارد و کیهان هم هست، کیهان مدیون مشاهده و دیده شدن به وسیله ما است(و از بیچیزی حاصل نشده است!)
اشکال دوم: تعدد کیهان ها نقض می کند کیهان از بی چیزیایجد شده باشد. احتمالات هر چند ضعیفی وجود دارد که شایسته است ماده از آن ایجاد شود و زندگی باهوش را ایجاد کند و- همانطور که کیهان ما وجود دارد- درست است بگوییم کیهان های دیگریا برخی از آنها باید موجود باشد و آنها قوانینی خاص خود را برای حیات دارد.
تعدد کیهان ها بسیار کافی است برای آنکه این ریسمان را از ابتدای آن در هم بشکند زیرا تفاوت های کوانتومی در خلا- همانطور که لازم است در کیهان کنونی ما موجود باشد- در کیهان های دیگر هم هست پس کیهان ما نمی تواند از بی چیزی ایجاد شود بلکه کیهان ما ممکن است اثر یکی از کیهان های دیگری باشد که در مجاورت آن است و کیهان ما را ایجاد کرده است و کیهان ما از بی چیزی نیست؛ بلکه ممکن است از تاثیرات کیهانی موازی ما ایجاد شده باشد.
این حرف ها فلسفی نیست بلکه مطلبی علمی است و این نظریه یعنی نظریه جهان های موازی را هیو اورت از طریق ریاضیات اثبات کرد. ان شاء الله ویدیویی خاص را در مورد جهان های موازی خواهم داشت.
اشکال سوم: خروج احتمالات وجود، نیازمند فضا و مجالی است تا در آن، آشکار شود
بر اساس نظر استیفن هاوکینگ کیهان برای آنکه مستقل از خودش باشد و از درون بی نیاز باشد، با احتمالات زیاد مواجه است این احتمالات زیاد، نیازمند فضایی هر چند کوچک است. تفاوت های کوانتومی، کیهان را به وجود آورده است.
یا باید فضایی باشد که در آن، تفاوت های کوانتومی رخ میدهد و باید قبل از این فضاها چیزی باشد، چون اینها حادث و جدید است
و یا باید کیهان قدیمی باشد و محلی برای حوادث و رخدادها شود و این محال است زیرا اگر محلی برای حوادث و رخدادها باشد در این صورت حادث و رخداد جدید میشود و به این ترتیب بر اساس این طرح، ما نیازمند وجود خدا هستیم
و اگر نیرو و ماده کیهانی هم نباشد بر اساس فضای کیهانی موجود- که برای ظهور تفاوت های کوانتومی لازم است- این فضا باید هر قدر هم باشد، متناهی باشد. علاوه بر این، خود این تفاوت های کوانتومی، علت یابی و تفسیر، نشده است و فرضیه عدم قطعیت فقط وجود آن را نشان می دهد ولی سبب و دلیل آن را مشخص نمی کند و وقتی ما نمی توانیم منبعی برای آن، از کیهان خود پیدا کنیم ولی اینها وجود دارد ولی علت یابی و تفسیر، نشده است، شاید علت ایجاد آن، بیرون از کیهان ماست و ما نتوانسته ایم هنوز کشف کنیم و این مطلب را قبلا در ویدیوهای دیگری به طور مفصل بیان کردم و گفتم کیهان های متعدد درست است.
چند جهانی، مراتب وجودی مختلف است که برخی از برخی دیگر خلق شده است و برخی، بر برخی دیگر تاثیر می گذارد مثلا آسمان های هفت گانه برخی از برخی دیگر تاثیر می پذیرد مثلا آسمان دوم بر اسمان اول تاثیر می کند.
ممنون از توجه شما! می توانید برای بررسی بیشتر به کتاب خلاصه ای از تاریخچه زمان نوشته استیون هاوکینگ و کتاب توهم بی خدایی نوشته احمد الحسن مراجعه کنید. ان شاء الله به زودی دوباره شما را ببینم.
https://youtu.be/sRyZF3Ifmr4
@salmanfatemi
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031