مرگ، چیست؟ آیا پایان کامل زندگی است یا انتقالی از سطحی از انرژی به سطحی دیگر است؟
مطالعات علمی با تعریف مرسوم و شایع علم امروز، آن چیزی را بررسی میکند که در دسترس و قابل مشاهده است.
هرچند این تعریف، محدود به قدرت ادراکی انسان است و بزرگترین طیف از امواج الکترومغناطیس را به علت محدودیت های ابزار شناختی انسان در بر نمی گیرد با این حال پیشرفت های تکنولوژیک، سبب شده است امکان مشاهده و لمس واقعیت، بسیار فراتر از نگاه مستقیم برود.
امروز میتوان از روش های پیچیده ی تصویر برداری و ثبت امواج، برای مشاهده ی بسیاری از چالش های غیر قابل لمس در گذشته استفاده کرد.
ثبت امواج انرژی با فرکانس ها و طول موج های مختلف، روشی ارزشمند برای بررسی سطح فعالیت مغز است. آنچه از مغز مشاهده میشود، حتی زیر دید مستقیم جراح مغز و اعصاب، خود مغز نیست بلکه درک امواجی است که از بخش های مختلف مغز منتشر میشود و در حد ظرف ابزار های حسی و ادراکی فرد، دریافت میشود. حتی لمس خود مغز زیر عمل جراحی، لمس خود حقیقت مغز نیست بلکه درکی از مجاورت الکترون های موجود در بافت مغز و الکترون های پوست و ابزار حسی مشاهده گر است که در حد ظرفیت امکانات حسی و فرایندهای متعدد انتقالی تا مغز فرد مشاهده گر و از مغز تا منبع هوشیاری او، درک میشود.
بر این اساس، مشاهده ی فعالیت مغز، محدود به حرکت اندام ها و رفتارهای او نیست بلکه برخی فعالیتهای مغز نه تنها باعث ایجاد حرکت ظاهری نمیشود بلکه فرد را آرام و بی حرکت میکند و حتی باعث فراموشی میشود و در صورت عدم این مهارها و کند کردن های فعالیت سلولهای مغزی، تشنجی رخ میدهد که نه فقط دستاوردی ندارد بلکه گاهی باعث توقف فعالیت قلب و ریه و مرگ میشود.
به این ترتیب تشخیص مرگ مغزی با بیحرکت شدن همه ی اندام های بدن نیست، بلکه گاهی اندام هایی مانند قلب و کلیه و دستگاه گوارش در حال فعالیت هستند ولی مغز از فعالیت باز ایستاده است و برعکس این حالت هم ممکن است یعنی شاید قلب و همه ی اندام ها از کار بیفتد ولی هنوز فعالیت و انتقال انرژی از سلولهای مغزی صورت بگیرد.
محدود کردن مرگ به از کار افتادن فعالیت اندام ها، نگاهی کامل بر مرگ نیست؛ حتی از کار افتادن کامل مغز هم به معنی مرگ حقیقی نیست زیرا در این زمان، ممکن است قلب و دیگر اندام ها به طور کامل در حال فعالیت باشند و انتقال عضو به فرد دیگری ممکن باشد!
و چگونه فردی را مرده به حساب بیاوریم که میتواند با انتقال عضو زنده ی خود به فرد نیازمند، باعث حیات و بهبود زندگی او شود؟!
امروز با استفاده از نوار مغز و ثبت فعالیت های مغز، جدای از اینکه اندام ها تحت کنترل مغز باشند یا نه؛ فعالیت مغز ثبت میشود و شاید در آینده با ابداع ابزارهای سنجش دقیق تر، فرایند انتقال انرژی حتی در زمانی که دستگاه نوار مغز قادر به ثبت امواج مغزی نیست، قابل شناسایی باشد و این، هرگز دور از تصور نیست همانطور که در گذشته تصور ثبت فعالیت مغز پس از مرگ، افسانه و توهم، تصور میشد.
بر اساس نظر بسیاری از دانشمندان علوم جدید، منبع اطلاعات و هوشیاری و اساسا منبع کیهان مادی ما با همه ی مشخصات و صفات و شکل ها و اندازه های آن، درون خود این کیهان نیست بلکه تحت تاثیر و تحریک و ایجاد کیهان دیگری است که وجود کیهان ما کاملا وابسته و نیازمند به آن است؛ به طوری که بدون تصور کیهان بالاتر، جهان ما قابل تصور نیست؛ به این ترتیب پس از پایان کیهان مادی ما و حتی توقف فعالیت مغز مادی- که خودش نتیجه و محصول کیهان دیگری است- دلیلی بر توقف منبع اصلی کیهان مادی- که در قید ابعاد و مرزهای کیهان مادی نیست- حداقل با بودن شواهد بسیار وجود آن در علوم جدید، وجود ندارد، بلکه این توقف مادی در نتیجه ی مرزها و محدودیت های ماده است- که بر همه ی اجزای آن، فشار وارد میکند و آن را رو به نیستی و فنا می برد.(به سلسله مباحث منبع هوشیاری کجاست؟ در همین کانال مراجعه شود.)
محدودیت های کیهان مادی ما در بسیاری موارد، تحمل آتش و نور پر حرارت را ندارد ولی این قیدها در جهان دیگر وجود ندارد و شاید نه فقط تحمل پذیرش نور و روشنایی پر حرارت را داشته باشد بلکه این نور و حرارت، عامل پیشروی در کیهان مجاور باشد.
گفتا چیست این ای فلان؟ گفتم که خون عاشقان....جوشیده و صافی چو جان، بر آتش عشق و ولا
گفتا چو تو نوشیدهای در دیگ جان جوشیدهای...از جان و دل، نوشش کنم ای باغ اسرار خدا
گفتم کز آتشهای دل بر روی مفرشهای دل...
می غلط در سودای دل تا بحر یفعل ما یشا
هر دم رسولی میرسد جان را گریبان میکشد...
بر دل خیالی میدود یعنی به اصل خود بیا
جلال الدین محمد بلخی، معروف به مولاناhttps://www.youtube.com/watch?v=6tLilJJJsOY
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031