عواملی- که در پیدایش و تکامل لغت انسانی نقش داشته است- چه می باشد و چه چیزی در پس اختلاف معرفتی و شناختی گونه انسانی ما(هموساپینس- انسان جدید) در مقایسه با گونه قبلی هموساپینس است.
اخیرا مسیر پژوهش های علمی رویکرد جدیدی داشته است که در گذشته مانند امروز، تاثیر گذار نبود. پژوهش علمی غالبا تحت تسلط فکر الحادی ای است که می کوشد هر پیشرفت به دست آمده توسط علم را در خدمت دیدگاه الحادی بر علیه دین به کار برد. و نیز ملاحظه خواهیم کرد این، بر اساس مغالطه های بسیار در خدمت به اهداف بازاریابانه الحاد است.
نظریه ها و پژوهش های دانشگاهی بسیاری در عرصه علمی در بررسی تکامل لغت در زمان حاضر به صورت تخصصی وجود دارد و بعد از آن- که پژوهش زبانی در دو قرن گذشته، به صورت مادی و تجربی بوده است- نیمه اخیر قرن گذشته جهش بزرگی را در پژوهش های زبانی شاهد بوده است. بله پیشرفت علمی در همه عرصه های زندگی و فراهم شدن تجهیزات ام آر آی MRI و برش های سطح مقطع و پژوهش فعالیت مغز، آگاهی زیادی را بر تخصص بخش های مختلف مغز فراهم کرده است.
اضافه میکنم زیاد شدن وسیع جمعیت و ادغام شدن ملت ها دروازه ای را در هر دو زمینه در عرصه پژوهش لغوی گشود و بعد از آنکه فرصت را برای پیدایش لغات جدید در نتیجه مخلوط شدن بین ساکنان و جامعه هایی- که زبان هم را نمی شناسند- فراهم کرد، پژوهش لغات جدید ممکن شد.
ازاین رو پیشرفت شهرنشینی و تکامل حمایت اجتماعی- که همگام با آن موسساتی متخصص در مورد زبان کر ولال ها ایجاد می شود و پیشرفت می کند- و یاد دادن زبان اشاره به نوبه خود باعث پیشرفت وسیع پژوهش های لغوی شد و از قابلیت انسانی معرفت و توانایی کودکان برای به دست آوردن و تولید لغت جدید در زمانی- که راه های آن وجود داشته باشد- پرده برداشت. با وجود اینکه پژوهش های لغوی در سالهای اخیر، در همه پاره ها از اجزای ریز علوم- که مرتبط با لغت است- فرورفته است و نظریه های جدیدی با دلایل محکم علمی، ثابت میشود این سبب شده است مکاتب رفتاری تجربی از این عرصه بیرون بیاید.
ولی این، بر اساس توافق علمی در مورد اصل و ریشه لغت، بین پژوهشگران زبان شناسی در مناطق مختلف جهان بنا نشده است. بله اختلاف در عرصه علمی بسیار بزرگ است و دلایل اختلاف هم بسیار است و در صدر آن، موجی است که بر علم نشست تا برای الحاد نظریه پردازی کند.
آنچه این پژوهش پرده برداری خواهد کرد آن است که حاشیه های معادله زبانی و اجزای معرفت انسانی، به صورت درستی از طرف پژوهشگران و دانشگاهیانی- که به این موضوع توجه کردند- مشخص نشده و مورد پژوهش قرار نگرفته است و موج الحاد- که به صورت برجسته ای در مواجهه با بحث علمی تاثیر گذار است- همچنان بسیاری را از فرو رفتن در بحث های لغوی بیرون از مجال بدن مادی منع میکند. و همچنان جامعه دانشگاهی غربی، سخن گفتن در مورد موارد غیبی را سخنی بسیار دور از فرضیه دانشگاهی برنامه ریزی شده، میداند واین سبب شده است پژوهش های لغوی، دور از رسیدن به ریشه حقیقی شناخت و معرفت انسانی و ریشه توانایی لغوی، باقی بماند.
و تصور نمی کنم این پژوهش سبب کاهش اختلاف در عرصه علمی شود بلکه برعکس شاید این پژوهش با مسلمات طرح شده در عرصه پژوهش لغوی، مخالفت کند و این به نوبه خود، نقطه اختلاف دیگری باشد. به همین ترتیب این پژوهش- همانطور که در طی ارائه آن خواهیم دید- از مرزهای پژوهش علمی لغوی که امروز وجود دارد بیرون میرود و به عرصه های دیگری- که مورد غفلت قرار گرفته است و از پژوهش های علمی استثنا شده است- وارد میگردد و این عرصه ها اختلاف دیگری است که بسیاری از نام های شناخته شده در عرصه علمی زبان، بر آن اتفاقی ندارند.
آن، نفس انسانی و نقش آن در قابلیت معرفتی ای است که گونه ما انسان در آن، منحصر به فرد است و نیز تاثیر رسولان و تربیت رسالتی در گشودن دروازه های معرفتی و کشاندن معرفت انسانی به جهت هایی است- که برای ساختمان انسانی بنا می شود.
از خدا می خواهیم این پژوهش، سببی در گشودن افق های جدید در سیر پژوهش های لغوی و کشاندن پژوهش لغوی به عرصه های معرفتی جدید؛ هرچند مخالف هم، باشد و پژوهش لغوی در مرز نظریه های طرح شده، باقی نماند بلکه به مرزهای جدید برسد که تصور میکنم باعث مبارزه طلبی های جدید در عرصه پژوهش علمی شود و پژوهشگران متخصص باید در آن نگاه کنند.
دکتر عباس طاهر غرابی
بخشی از پاایان نامه اخذ دکترا از دانشکده پژوهشهای برتر دینی و لغوی نجف اشرف زیر نظر احمد الحسن ع
www.ihelrs.org
@salmanfatemi
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031