بزرگ شدن تقریبا ناگهانی اندازه مغز طی دو میلیون سال اخیر، نشانه ای از نشانه های خدا
چندین میلیارد سال از تکامل موجودات زنده تا رسیدن به نخستین مغز، و تکامل کند اندازه مغز طی چند ده میلیون سال از نخستین نخستی ها در حدود 85 میلیون سال قبل، وقتی با تکامل سریع مغز طی دو میلیون سال اخیر همراه میشود نشان دهنده جریانی منظم و قانونمند در افزایش اندازه مغز است. و نشان می دهد گویا پازلی باید چیده شود تا بتوان به مغز کنونی رسید.
(نقش انتخاب از طرف محیط، نقشی صیقل دهنده و نظم دهنده، درمسیر رسیدن به ابزارهوش برتراست
در مقاله قبلی در همین کانال، در مورد موجودات منحصر در برخی مناطق مانند ماداگاسکار یا استرالیا بیان شد که انتخاب طبیعی، موجود سازگارتر با محیط زیست را بر می گزیند.
این انتخاب، صیقل بر جهش هایی است که همیشه هدفمند و برنامه ریزی شده نیست. هرچند برنامه ای درونی در ساختار ژنتیکی هست- که آن را به سوی بهبود و توسعه ابراز هوش می کشاند- ولی اجرای برنامه درونی، نیازمند صیقل های فراوانی است.
عدم اجرا شدن یک برنامه، فقط محدود به برنامه درون ژن ها نیست.
یک طراح نقشه می تواند بسیاری از آرزوها و برنامه ها را در صفحه کاغذ ترسیم کند ولی برای آنکه این تمایلات و آرزوها در صحنه عمل، به اجرا در بیاید نیازمند سازگاری ها و انطباق های بسیار، در محیط هستیم.
مثلا ممکن است یکی از اهداف از باریدن باران، پر شدن حوضچه های موجود در یک منطقه باشد ولی در صورتی این هدف متحقق می شود که علاوه بر باران، حوضچه هایی هم وجود داشته باشد وگرنه آب باران روی زمین صاف و سخت نمی تواند جمع شود.
برنامه ای درونی هم در نقشه ژنتیکی هست؛ به طوری که هرگاه شرایط مهیا شود، نه فقط به سوی هدف یعنی رسیدن به ابزار ادراک و حس و شناخت پیش میرود بلکه میتواند چنان سرعتی بگیرد که اساسا هیچ اثری از واسطه ها در یافته های زمین شناسی باقی نگذارد و این حالت را در دوره کامبرین زمین شناسی میبینیم و شاهدیم که بسیاری از واسطه های تکاملی در این دوره محو می شود و قابل دسترس نیست. نه اینکه این واسطه ها نیستند ولی سرعت بالای اجرای نقشه ژنتیکی- که به دلیل سرعت بالای جهش ها و شرایط مناسب محیطی ایجاد می شود- ممکن است در پژوهش های فعلی ما و توانایی های شناختی ما اثری از آن موارد باقی نگذارد.
یا مثلا جهشی سریع در مقیاس های تکاملی، در دو میلیون سال اخیر در اندازه مغز هست که قابل مقایسه با معیارهای کند تکامل مادی قبل از آن نیست- به طوری که طی ده ها میلیون سال، افزایش قابل توجهی مانند آنچه در دو میلیون سال اخیر در اندازه مغز رخ داد- وجود ندارد. و این با وجود عدم تغییرات زیاد در شرایط محیطی است.
و اگر هم تغییراتی در این دوره وجود دارد، مشابه تغییراتی است که در دوره های قبلی هست. مثلا در دوره کواترنری که تقریبا معادل 2 میلیون سال اخیر است و حدود 1.8 میلیون سال آن را دوره پلئوستوسن تشکیل میدهد، شاهد دوره های یخبندان اول و یخبندان دوم و عصر بعد از یخبندان هستیم یعنی شرایطی که هم آب و هوای مناسب و هم آب و هوای نامناسب را برای زیست موجودات زنده فراهم می کند ولی با وجود این فراز و نشیب ها شاهد افزایش انفجاری در اندازه مغز هستیم.
فراز و نشیب های آب و هوایی، بر برنامه درونی ژن ها تاثیر گذار نیست هرچند می تواند سرعت اجرای آن را تغییر دهد!
و این واقعا شگفت انگیز است و نشان دهنده برنامه ای درونی است که برنامه ریزی کاملا هوشمند آن را درون ژن ها نوشته است و با وجود یخبندان و غیر یخبندان، به سوی افزایش اندازه مغز و ابزار هوش قدرتمند تر پیش میرود.
ولی تاثیر محیط بر صیقل دادن این برنامه درونی، جالب توجه است هر چند نقش آن مرکزی و محوری نیست. برنامه درونی ژنها هدفش رسیدن به ابزار برتر و قدرتمند بقاست ولی آیا در این مسیر موانعی وجود ندارد و آیا کمبودهایی هرگز نیست؟
این کمبودها و این نقص ها وجود دارد و لازم است شرایطی برای زدودن این کمبودها و این نواقص وجود داشته باشد. و انتخاب طبیعی یک اصلاح کننده بسیار مهم در این مسیر است به طوری که انتخاب طبیعی، میتواند نقص های موجود در فراید اجرای برنامه درونی ژنها را اصلاح کند و آنها را بزداید و به این ترتیب سرعت و مسیر رسیدن به هدف درونی ژنها را تسریع و تنظیم کند.
تصادف و نظریه تکامل
پاسخ: مثال تصادف و همراه کردن آن، با آنچه نظریه تکامل مطرح میکند، درست نیست زیرا تکامل، انباشتی است و آنطور که تصور میشود، ناگهانی نیست.
بنابراین اشکال تصادف، درست نیست....ولی بیان خواهم کرد چگونه خطای نسخه برداری و جهش ژنتیکی کور، باعث تکامل و ارتقا میشود......
نظریه تکامل میگوید(و این با تجربه ثابت شده است)خطا در نسخه برداری ژنتیکی ممکن است زیانبار باشد یا ممکن است صفت بهبود را فراهم کند و اگر زیانبار باشد، به خاطر وجود انتخاب طبیعی، هرگز باقی نخواهد ماند تا به نسل بعد منتقل شود زیرا برای کسی- که آن را داشته باشد- مانند یک سد خواهد بود و از رقابت او با همسان ها ممانعت میکند یا در راه رقابت با همسان ها، سد راه او خواهد شد. از این رو هرگز انباشته نخواهد شد
اما جهش مفید: انتخاب طبیعی، این صفات را انباشته خواهد کرد زیرا به موجود زنده صفت تفضیل و برتری بر همسان ها میدهد، بنابراین ثابت و متراکم میشود و به این ترتیب، خیلی ساده، تکامل رخ میدهد.
📚- كتاب وهم الإلحاد ـ أحمد الحسن ـص 587)
برنامه، نوشته شده است ولی رسیدن به هدف نهایی در سایه اجرای برنامه درونی، نیازمند ترمیم ها و رانش های فراوانی است و جالب اینجاست که این رانش ها و ترمیم ها و حذف کردن ها در طبیعت وجود دارد تا اجرای برنامه درونی، به بن بست نرسد.
و پس از پیدایش نخستین موجود جاندار تا امروز- که به هوش انسان ومغز فعلی او رسیده ایم- فقط با انتخاب از طرف جماد بی جان و آب و هوا مواجه نیستیم بلکه خواسته ها و تمایلات و کشش های موجود جاندار و امروز هم، کشش ها و تمایلات انسان می تواند انتخاب های بسیار دیگری علاوه بر انتخاب طبیعی فراهم کند(مانند انتخاب جنسی که با کشش به سوی همسر خاص نمایش داده میشود و یا انتخاب های فراتر مانند به کار گیری هوش مصنوعی در گزینش ها و .... و یا انتخاب و ساخت ابزارهای مصنوعی هوش و حتی اندام و مغزمصنوعی)
این انتخاب ها هرچند گاهی خشن به نظر میرسد و در سایه هوش انسان امروز و کشش های او و حتی رفتاهای غیر انسانی او، می تواند سیر تکامل را کند و کندتر کند، ولی نهایتا آن چیزی که پیروز خواهد بود برنامه درونی ژنهاست که دیدیم در شرایط کاملا متضاد در دروه پلئوستوسن، با انفجار تکاملی اندازه مغز نشان داده می شود.
هرچند انتخاب ها و از جمله انتخاب طبیعی، تاثیر گذار است ولی باید توجه داشت که این انتخاب ها نمی تواند حرکت کلی نقشه ژنتیکی و نقشه کل عالم به سوی ابزار هوش برتر را کاملا متوقف کند و حتی اگر از این انتخاب، استفاده درست شود، میتواند باعث شتاب بخشیدن به اجرای این نقشه شود.
به در دیوار زدن تاریکی و ظلمت برای سلطه بر جهان، شاید رسیدن به نور را کندتر کند ولی آنچه نهایتا غلبه خواهد یافت نور و روشنایی است.
(يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ) (می خواهند نور خدا را با دهان های خود خاموش کنند ولی خدا از این کار جلوگیری میکند و نور خود را کامل می سازد هرچند پوشانندگان نور، نپسندند.)
(قانون درونی نقشه ژنتیکی
وقتی می بینیم سرعت تکامل بخش معینی، در مرحله معینی زیاد می شود و زیاد شدن آن به سوی بهبود، به شکل قابل ملاحظه ای است، این یعنی سرعت جهش هم در آن مرحله به شکل زیاد با گرایش به سوی بهبود، افزایش یافته است و این طبیعی است تا گزینش های فراوان برای سرعت تکامل به سوی وضعیت بهتر، فراهم شود.
پس وقتی برای نمونه، مسیر تکامل مغز فعلی انسان را در نظر بگیریم می بینیم در تکامل، بسیار به سوی زیاد شدن حجم طی دوره اندک چند میلیون سال اخیر، سرعت گرفته است و زیاد شدن حجم مغز، تکاملی سودمند برای بدن است بلکه مطلقا مهمترین نتیجه بهبود تکامل است.
و تنها تفسیر منطقی زیاد شدن بسیار شدید سرعت جهش به سوی زیاد شدن حجم مغز نزد انسان در مدت اندک چند میلیون سال اخیر، آن است که جهش، بر اساس قانون درونی نقشه ژنتیکی، بسیار قانونمند و هدفمند است و کور نمی باشد یا فقط بر اساس دلایلی کور مانند اشتباه در نسخه برداری ژنتیکی و برخورد اشعه های کیهانی نیست.
(احمدالحسن- کتاب توهم بی خدایی- ص 252)
رابط قراءة كتاب وهم الالحاد مباشرة على النت مجانا :
https://almahdyoon.com/a…/documents/books-saed/wahmilhad.pdf
#سلمان_فاطمی #نورولوژیست #اصفهان #تکامل #قانونمند #مغز #جهش_ژنتیکی #ژن #حجم_مغز #توهم_بی_خدایی #احمدالحسن #یمانی #احمد_الحسن
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031