زبان، در اقوام مختلف، فرایندی تکاملی برای برطرف کردن نیازهای آنهاست.
مهمترین عامل شنیدن سخن در هر سیستم، سازگاری سخنگوی سیستم با مردمی است که با آنها سخن میگوید.
تصویر: سیر تکامل الفبای نوشتاری از دوره ی تاریخی پیش سینایی، در حدود ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد، در مصر تا زبان لاتین جدید
در این سیر تکاملی، آنچه جلب توجه می کند، تغیبر شکل ساختار و افزایش تعداد حروفی است که با آن، معنی رسانده میشود. اگر بر زبان لاتین ۲۶ حرفی، زبان عربی ۲۸ حرفی و فارسی ۳۲ حرفی را هم اضافه کنیم، موضوع بیشتر جلب توجه می کند.
این تغییر، نشان دهنده ی نیاز مردم در طی گذر زمان به سوی شکل و عبارت های بیشتر، برای بیان معانی موجود در ذهن آنهاست.
این افزایش و تحول، از سه جنبه، قابل بررسی است:
۱- گوینده
۲- گفتار
۳- شنونده
گوینده، با بیان عبارت ها(گفتار)، منظور خود را به شنونده، منتقل میکند و شنونده بر اساس نیاز خود عبارت هایی را قرار می دهد که پرکننده ی این نیازها باشد.
در این فرایند، گفتار، منظور مورد نظر گوینده را میرساند و هویت و شخصیت او را نشان میدهد ولی در ظرف ذهنی گیرنده، گوینده درک میشود.
بیاییم برعکس، مرور کنیم:
شنونده، از طریق درک گفتار در ذهن خود، گوینده را میشناسد، در اینجا آنچه برای درک گفتار، ضروری میشود، نه گوینده است و نه گفتار بلکه شنونده ای است که اگر درک و ظرف ذهنی پایینی داشته باشد، هرچقدر عبارت ها توسط گوینده ای چیره دست، به روشنی بیان شود، بی تاثیر است و در اینجا هیچ کلامی هرچقدر هم زیبا و دارای حروف متین و استوار باشد، سودمند نیست.
در این جایگاه، شنونده نمی شنود و قدرت انتقال کلام، صفر است و چون شنونده نمی شنود و نمی بیند، انتقال گفتاری، ممکن نیست.
چون شنونده نمیبیند و نمیشنود و ادراکی ندارد، برای برطرف کردن نیازها، به ابزار یا زبانی شنیداری یا دیداری نیازمند نیست بنابراین کوششی برای ساختن حروف و عبارت ها نخواهد داشت و در این نقطه ی صفر، زبانی متولد نخواهد شد.
در کمی بالاتر از نقطه ی صفر، سطح ادراکی شنونده، اندکی بیشتر میشود و در این نقطه، شنونده برای آنکه منظور گوینده را بفهمد به عبارت های زیاد زبانی نیاز دارد: حروف و اداهای زیاد و تصاویر و شکل های رنگارنگ در این مرحله، به درک منظور گوینده، کمک میکند.
در اینجا واسطه ها و وسایل لازم بین گوینده و شنونده، برای انتقال به ناچار زیاد میشود و این، البته وابسته به احساس نیاز شنونده به سخن گوینده است. اگر احساس نیازی در او نباشد، اساسا تلاشی برای ساختن ابزار ارتباطی(زبان) با گوینده نخواهد داشت.
در سوی دیگر وقتی شنونده آنقدر آگاه است که بدون هیچ واسطه ای، عبارت های گوینده را درک میکند، دوباره نیازی به حروف، عبارت ها، شکلها و واسطه ها برای انتقال مفهوم نیست.
در اندکی پایین تر در جایی که قدرت ادراکی شنونده، اندکی پایین تر است واسطه ها و حروف و شکل ها، برای انتقال مفهوم افزایش می یابد، زیرا نیاز شنونده، به عبارت های بیشتری است تا منظور گوینده را درک کند. دوباره این افزایش، وابسته به احساس نیاز شنونده است و شنونده ای که احساس نیاز به شنیدن سخن گوینده ندارد هیچ تلاشی برای ساختن واسطه ی ارتباطی با گوینده نخواهد کرد.
این فرایند به شرط احساس نیاز شنونده، در درجات پایین تر هم به تدریج افزایش می یابد تا به مرحله ی فوق صفر میرسد(که در ابتدای مطلب بیان شد). در این مرحله هرچند انتقال داده ها از گوینده به شنونده، دشوار و نیازمند حروف، ادها، شکلک ها و بازیهای بسیار است ولی اساسا شنونده در سطحی از شناخت است که قادر به درک اطلاعات زیادی نیست هرچقدر هم قدرت گوینده و ابزارهای تکلمی او زیاد باشد. بنابراین در اینجا هرچند فاصله ی میان گوینده و شنونده زیاد است ولی به دلیل سطح پایین درکی شنونده و طبیعت وجودی پایین او، نیازی به ادا و حروف و عبارت های زیادی برای انتقال داده ها از گوینده به شنونده وجود ندارد؛ شنونده در اینجا باریکه ی نوری را طلب میکند و در جهت رفع این نیاز خود، زبان و حروف و عبارت ها را می سازد.
بنابراین از مرتبه ی وجودی بالا به پایین، تکامل زبان از بی زبانی تا زبان ساده و سپس زبان دارای تکاثر و جلوه گری فراوان، به زبان ساده و دوباره بی زبانی تغییر میکند و همه ی اینها علاوه بر نزدیکی گوینده و شنونده، به احساس نیاز شنونده هم بر میگردد.
در معادله ی زبان و لغت و شکل و جلوه ی آن، فقط گوینده ی چیره دست در شکل دهی به زبان، موثر نیست. در این معادله شنونده ای هم هست که هدف از زبان، ارتباط با اوست. هنر گوینده، فقط پرحرفی و معماری جمله، نیست، بلکه مهمتر از این ها، هنر ارتباط با شنونده است.
سیستم های پیر به خصوص وقتی رهبری پیر بر آن حکمرانی می کند، هرچقدر هم بر اساس آموزه های خود، زیبا و هنرمندانه سخن بگویند، این زبان سخنوری و قدرت شعر و شاعری، در نگاه شنوندگان، چیزی را نمی رساند گویا سخنرانی چیره دست به زبان چینی، برای افراد عرب زبان- که چینی نمیدانند- سخن میگوید.
مهمترین عامل شنیدن سخن در هر سیستم، سازگاری سخنگوی سیستم با مردمی است که با آنها سخن میگوید.
در جهانی که فضای ارتباط در آن، در بند حکمران و سیستم نیست، آنکه کنار گذاشته خواهد شد سیستم و نظامی است که نتواند خود را با خواست نسل جدید، هماهنگ کند؛ هرچقدر هم بر اساس آموزه های خود، زیبا سخن بگوید و استاد شعر و سخن باشد.
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031