منبع هوشیاری کجاست؟(قسمت پنجم)
آیا منبع هوشیاری با تعریف انرژی کشف خواهد شد؟
اساسا انرژی به چه معنی است؟
تعریف انرژی در حدود اصل فیزیکی چند جهانی- که قائل به هر جهان و قوانین آن متفاوت از قوانین جهان دیگر است- به چه معنی است؟
آیا انرژی موجود در کیهان، فقط انرژی مادی است که میشناسیم؟
در محدوده ی خلا، بر اساس قانون عدم قطعیت هایزنبرگ، با اینکه ماده ای وجود ندارد، ولی همچنان نوسانات کوانتومیموجود است. طبیعتا این نوسانات بدون انرژی و نیرو امکان پدذیر نیست.
می بینیم سوالت و ابهامات بسیاری درمورد خود انرژی و محدوده ی تاثیر آن، وجود خواهد داشت. بنابراین تعریف چیزی از روی چیز مبهم دیگری خیلی دقیق نخواهد بود به همین ترتیب تعریف هوشیاری از روی انرژی، محدود و غیر دقیق خواهد ماند.
انرژی
موضوع انرژی که امروز با آن آشنا هستیم از اواخر قرن هجدهم مطرح شد. انرژی طی مطالعه بر ترمودینامیک در قرن نوزدهم مطرح شد و بعدا در قرن بیستم در مرکز تئوری های نسبیت و مکانیک کوانتوم و کیهان شناسی جای خود را پیدا کرد.
در اصطلاح، انرژی به ایده های قدرت، توان فعالیت و تمایل بر میگردد. در کاربرد علمی انرژی بر توانایی سیستم برای انجام کار، دلالت دارد. کار به عنوان انتقال انرژی تعریف میشود و با انتقال یک چیز در یک فاصله با کمک نیروی خارجی تعریف میشود که بخشی از آن تا حدی در جهت جابجایی به کار میرود. دانشمندان و مهندسان، انرژی را به عنوان یک چیز انتزاعی به کار میبرند. انرژی یک انتزاع ریاضی است که وجودی جدای از ارتباط عملکردی با دیگر متغیرها ندارد. این خصوصیتی است که میتواند از یک شکل به شکل دیگر، تغییر کند و در یک سیستم جدا، مقادیر کلی حفظ میشود.با وجود توجه زیاد فیزیک به انرژی و اهمیت اساسی آن در بسیاری از شاخه های علوم، طبیعت آن در بسیاری موارد اسرار آمیز است و به عنوان موضوعی نسبتا فلسفی باقی مانده است.(به خصوص وقت بدبانیم، حتی در خلا، نوسانات کوانتومی وجود دارد و خود این نوسانات که طبیعتا نتیجه ی انرژی هستند خود بخود و بدون علت ایجاد نشده اند. یعنی حتی در خلا، انرزی وجود دارد و خود این انرژی هم نیازمند علت دیگری است که آن را ایجاد کرده باشد.) پردازش انرژی به عنوان یک کمیت حسابی و انتزاعی برای بسیاری از مقاصد علمی کاملا رضایت بخش بوده است و دلایل کمی وجود دارد در کاربردهای علمی، با وجود مبهم بودن تعریف انرزی، در مورد طبیعت آن سوال شود.
ولی اگر فعالیت انرژی یک نقش مهم را در هوشیاری داشته باشد- همانطور که مدارک بیان شده در بالا پیشنهاد میدهد- ممکن است طبیعت آن شایسته دقت بیشتری باشد. موضوع انرژی energeiaبه سختی ترجمه شده است برخی می گویند در زبان یونانی به معنی فعالیت یا محقق شدن است ولی با توجه به ریشه های زبان یونانی امروز، در کار بودن ترجیح داده می شود. ما اکنون می دانیم دو شکل اصلی انرژی وجود دارد: کینتیک و پتانسیل.
انرژی کینتیک به دلیل حرکت اشیا ایجاد میشود در حالی که انرژی پتانسیل به دلیل موقعیت نسبی یا شکل نسبی اشیا ایجاد میشود. بقیه ی شکل های انرژی مانند انرژی حرارتی، الکترومغناطیس، نوری، شیمیایی، جاذبه، اتمی و دیگر موارد، شکل هایی از انرژی کینتیک یا پتانسیل هستند. آنچه بیشتر در مورد این دو انرژی میتوان گفت اینکه آنها به مقدار کافی سودمند هستند و می توانند باعث تغییر و فعالیت واقعی در ماده ی کیهان شوند. ولی باید توجه شود این دو تا حدی متفاوتند.
انرژی کینتیکی، از تفاوت حرکت و تغییر، ایجاد میشود
ولی انرژی پتانسیل، از تفاوت فشار یا آنتاگونیسم ایجاد میشود
انرژی کینتیکی و پتانسیل، به طور کامل در اشیا نیستند بلکه خصوصیتی نسبی دارند. حرکت یا تغییر، نسبت به قالب یا رفرانس رخ میدهد و فشار یا آنتاگونیسم بین یک چیز یا یک نیرو با چیز و نیروی دیگر است. وقتی طبیعت انرژی و خصوصیات دیگر نیرو و کار در نظر گرفته میشود، موضوع تفاوت، اهمیت بسیار خواهد داشت.
تفاوت محقق شده (Actualized Difference
اگر انرژی، توانایی انجام کار باشد، جابجایی بدنه ای که کار را انجام میدهد به علت نیرویی است که به عنوانعاملی، باعث تغییر تکانه ی یک جسم بزرگ میشود. یا به صورت غیرمعمول به عنوان یک هل دادن یا کشیدن است. نیروهایی- که به صورت آنتاگونیستی عمل یا واکنش دارند- جفت هایی برعکس هم هستند. بنابراین مانند انرژی، تظاهرات تفاوت و تمایز به حساب می آیند.
اصول فیزیک، خیلی ساده پردازش انرژی، نیروها و کار را به عنوان کمیت های مجزا تصور می کند تا با معادله های ریاضی انتزاعی محاسبه شود. ولی در طبیعت آنها تجمعی و واقعی شده، هستند و با سودمندی در زمان و مکان و به صورت تجمعی کار می کنند.
با مشاهده ی طبیعت ما می توانیم چیزی که احتمال دارد را به یک سیستم فیزیکی ارجاع دهیم که واکنش های نیرومند آنتاگونیستی دارد و آنچه احتمال خواهد داشت- وقتی واکنش ها تغییرکند- متفاوت میشود. چیزی که احتمال دارد برای نمونه میتواند قطعه ای از ریسمانی باشد که کشش زیادی را تحمل میکند و این متفاوت از زمانی است که ریسمان تحت فشار قرار ندارد یا مانند یک تخته سنگ که طی سقوط آزاد به زمین برخورد می کند. برخی تاثیرهای این واکنش ها ممکن است از دید بیرونی به آن نگاه شود: ما ممکن است صدای خش خش یا صدای خرد شدن را بشنویم ولی چیزی که ممکن است خود واکنش ها را انجام دهد، خصوصیات درونی سیستم مشاهده شده است که ناظر بیرونی دسترسی ای به آن ندارد. به همین علت است که وجود و طبیعت آن، فقط میتواند مورد حدس قرار بگیرد. این ادعا نیست نیروهایی- که در سطح زیر اتمی بین اجزا کار میکند یا در سطح ماکرو در ریسمان یا تکه سنگ وجود دارد- چیزی را شبیه تجربه ای که به عنوان انسان های هوشمند داریم در بر دارد. چیزی که احتمال دارد این به نوبه ی خود برای هوشیاری کافی نیست. به جای آن میتوان فهمید:
1- انرژی، نیروها و کار، واقعی شده هستند
2- آنها تظاهرات تمایز و تفاوت هستند
3- چیزی وجود دارد که در سطح درونی، شبیه تمایز محقق شده است.
تمایز محقق شده
در اینجا از عبارت تمایز و تفاضل محقق شده استفاده میشود تا به طبیعت آنتاگونیستی انرژی، نیروها و کار اشاره شود؛ به روشی که کیهان شناسی هراکلیتی، energeia ارسطویی و توصیفات علمی همزمان انرژی را در بر می گیرد. معادله های ریاضی میتواند تفاوت های محقق شده را با تفاوت ها و تمایزهای انتزاعی و مجزا نمایش دهد در شکلی از سمبول ها و شماره ها ولی نه به شکلی که دارد و ممکن است متفاوت از معادله باشد! به این دلیل ما باید به خود طبیعت؛ به سوی حوزه های آن و نه نقشه طبیعت برگردیم.(واقع گرا باشیم. نشانه ها و سمبل ها- که از طریق معادله های ریاضی به دست می آید-، عین حقیقت انرژی و هوشیاری نیست بلکه فقط نشانه هایی است که انرژی و هوشیاری را نشان میدهد. تمایزها تفاوت ها، مرزهایی است که ذهن ما بر اشیای گوناگون میکشد. این مرزها هرچند راهی برای درک حقیقت است ولی خودش میتواند به حجابی بزرگ در برابر حقیقت تبدیل شود. هنر ما، گریز از توهم تمایزها و با پذیرش قانون علیت، رسیدن به محرک و علتی است که در پس این تمایزها نهفته است. البته این گریز، گریز موشکی با صرف نیرو و شتاب بسیار بالا نیست بلکه گریزی در بعدی فراتر از ابعاد کیهان مادی و گریزی در سطح معرفتی است.
انرژی هر چه باشد، محصول آن، تمایزهای بین دو جسم یا تمایزهای بین یک جسم در سطوح مختلف است؛ مثلا چه جسم با نیرو انرژی به جلو رانده شده باشد و چه تحت تاثیر نیروی جاذبه از یک نقطه، سقوط کرده باشد و یا با نیرو و انرژی ذاتی، از سطح بالاتر به سطح پایین تر تجلی کرده باشد، همه ی اینها تمایزها و تفاوت هایی است که به انرژی، معنی خاصی میدهد. ولی در نگاه از سطحی بالاتر در جایی که این تمایزها کمتر میشود، تعریف از انرژی میتواند متفاوت باشد و حتی تعریف معمول انرژی، رنگ ببازد.)
انرژی و اطلاعات
برای بسیاری از دانشمندان معاصر، اطلاعات خصوصیتی پایه ای از طبیعت است. برای برخی پایه ای ترین خصوصیت طبیعت است. دانشمندان علوم اعصاب معمولا ادعا می کنند که مغز بر اساس اصل پردازش اطلاعات کار میکند. ما میخوانیم مغز اساسا یک اندام
است که اطلاعات را پردازش میکند و اینکه مغزها ماشین های پردازش اطلاعات هستند و نورون های مجزا به عنوان واحدهای پردازش اطلاعات در نظر گرفته می شود زیرا الگوهای آتش نورونی به زنجیره ای از اعداد دو دویی(صفر و یک) تبدیل میشود که اطلاعات را رمزگذاری میکند.
تئوری های مهم کنونی ادعا میکند هوشیاری دقیقا مشابه یا نتیجه ای از انواع خاصی از اطلاعات یا پردازش های اطلاعات در مغز است. اطلاعات در علم به صورتی متفاوت و گاهی ناکامل، تعریف میشود. معنی آن هنوز محل بحث بسیار است. و بسیاری از مردم آن را تا حدی نسبی، ذهنی و وابسته به ناظر می دانند. این عبارت معمولا در علوم به صورت اصطلاحی یا شهودی استفاده میشود. و وقتی کسی بخواهد معنی روشن را مثلا در دیکشنری یا قانون فیزیک و زیست شناسی پیدا کند نمی تواند چنین کند.
بیشترین تعریفی که به اطلاعات داده میشود توسط شانون به عنوان بخشی از تئوری ریاضیاتی ارتباطات است. برای شانون، اطلاعات به معنی یا تعریف معنایی و اصطلاحی بر نمی گردد بلکه اطلاعات میزان عدم قطعیت در پیام(زنجیره ای از داده ها)است که از طریق تحلیل احتمالی عناصر آن اندازه گیری میشود. تئوری اطلاعات به یک وسیله ی محاسباتی و ریاضی بسیار قدرتمند تحول یافته است که میتواند در میان بسیاری از چیزها استفاده شود تا پیچیدگی سیستم های فیزیکی را اندازه گیری کند. ولی مقدار اطلاعات شانون، اندازه گیری چیزی است که میتواند در مورد یک سیستم به عنوان جدا از خود سیستم شناخته شود.
اطلاعات بیش از آنکه محاسبه شود تحت مدیریت محاسبه کننده است.
تعریف دیگر اطلاعات که زیاد استفاده میشود جمله ی معروف گرگوری باتسون است تمایزی که باعث تفاوت میشود. مانند تئوریسین فیزیولوژیک همدوره اش وینر، باتسون به طور کامل اطلاعت را متفاوت از انرژی به حساب می آورد. تمایز خصوصیتی نیست که ما به کیهان با ماده ی معمول- که با فعالیت انرژی مدیریت می شود- می گوییم. تمایز در معرض تاثیرات ضربه و نیروها نیست بلکه یک خصوصیت نسبی و مجزا از ذهن است که بیرون از قلمرو علت فیزیکی است. تمایز- که طبیعت ارتباط است- در زمان یا فضا قرار ندارد.(تعریف بسیار جالب از تفاوت ها و تمایزها- که میگوید آنچه به عنوان تمایز و تفاوت تصور میشود- محصول قدرت ذهنی و محدود در ظرف برداشت ما است.
ذهن انسان است که این دسته بندی ها و تمایز گذاری ها را انجام میدهد و این نتیجه ای از تکامل چند میلیون ساله ی ابزار هوشمندی و نقص های ادراکی آن است که نمیتواند همه ی حقیقت را آنگونه که هست درک کند؛ بنابراین در قید حدود و مرزهای کیهان، اسیر میشود و این، تمایزها و تفاوت ها را در کیهان می آفریند.
علم ما از کیهان، حجابی بر حقیقت بی مرز و حد است ولی به دلیل نقص های تکاملی مغز، چاره ای از این حجاب نیست. تنها راه موجود برای ما، کم کردن این حجاب و در نتیجه کم کردن حدود و مرزها در سطحی فراتر از این حدود اجباری است.)
اطلاعات بر اساس تعریف باتسون به عنوان تمایز و تفاوت جدا و مجزا و غیر اساسی تعریف میشود که نمی تواند برای توضیح هوشیاری به عنون یک فرایند فیزیکی استفاده شود.
تئوری یکپارچه ی اطلاعات درباره ی هوشیاری integrated information theory of consciousness (IIT) که به وسیله ی تونونی در سال 2016 ارائه شد یک تعریف مجزا و غیر شانونی از اطلاعات به عنوان یک شکل در فضای علت- اثر است. فضای علت-اثر بر اساس این تئوری شامل ساختار ذهنی یا یک منظومه از موضوعات مرتبط است که عبارت physical substrate of consciousness (PSC) به آن، اختصاص داده میشود
برخی توضیحات دکتر سلمان قفاطمی
با ما همراه باشید
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031