وقتی شروع به بیدار شدن میکنی لایه ها پوست می اندازد!
تو ممکن است دچار احساس خشم، افسردگی، اضطراب، ترس و ... شوی ولی سوار بر موج شو و اجازه بده این ترس ها و عدم اطمینان ها از سیستم وجود تو خارج گردد.
وقتی خودِ توهمی تو یا اگو، در حال پوسته ریزی است، خودِ حقیقی تو یا روح، می تواند شکوفا شود.
این انتقال را با مهر در آغوش بگیر.
توضیحی در مورد جان جان، جان، تن و من در شعر
ای جان جان بی جان مرو.... چون میروی بی تن مرو
انتقال بزرگBIG TRANSITION:
انتقال از بستر و ظرف توهمی- که نور یا وجود در آن شکل میگیرد و برای ذهن بیننده، قابل درک میشود-، به سوی نور یا وجود- که ظرف ها همه اش در ذهن ناظر هوشمند، از آن منشا میگیرد
انتقال از توهمِ زاییده از ذهن، به سوی حقیقتی فراتر از ذهن
انتقال از تحمیل های تکاملی برای بقای توهمی در جهان فانی، به سوی حقایق ارتقا برای بقای حقیقی در جهان باقی
انتقال از توهم بقا به سوی حقیقت بقا
انتقال از توهم وجود به سوی خودِ وجود
آماده شدن برای این انتقال، ابتدای این انتقال بزرگ است.
آماده شدن برای این انتقال، در تعبیر دیگر، آمادگی برای توفی است.
توفی و وفات، مفهومی وسیع تر از مرگ مادی:
در معنی زبانی و در لغت عربی، هر بازستاندن کاملی را توفی و وفات می نامند و به این ترتیب هر ارتقا از بستر و جهان شکل گرفته در ذهنِ محدود شده در بستر نیازهای تکاملی، به سوی جهانی فراتر از نیازها و کشش های تکاملی موجود در جهان پایین، نوعی توفی و وفات است.
من در این نزاع و انتقال، همیشه ظرفی ذهنی برای نور و وجود است- که در بستر نیازهای تکاملی شکل می گیرد- و این بستر ذهنی، همیشه کششی توهمی را برای حفظ خود، می آفریند؛ گویا در میان بودن و نبودن و در میان بقاو فنا، در خیالی خام، بدون نور و وجود، برای خود و برای من، وجودی تصور می کند!
تجافی: عدم آرامش و اطمینان از مكان خود
عدم آرامش و اطمینان، ناشی از حبس شدن در جایگاهی موقتی، بنا به دلایلی چون جبر روزگار و یا حکمتی است.
وجودی، در زندانی یا در ظرفی، محدود و محصور شده است؛ بنابراین اطمینان و آرامشی در این جایگاه نیست تا زمانی که راه گریز یا بازگشت به اصل و منبع فراهم شود.
در حقیقت تجافی و عدم آرامش در جای خود، مقدمه ی توفی و گریز به سوی اصل و ریشه و حقیقت است که امروز در قالب ذهن و در ظرفی ذهنی، اسیر و زندانی شده است.
تجافی و درک عدم اطمینان و آرامش در این ظرف یا در حقیقت عدم اطمینان و آرامش در این زندان، آمادگی برای توفی به سوی منبع و اصل است.
ابزار هوشمندی، مغز و یا ذهن، قدرتمندترین ابزار هوش مادی یا حتی فراتر از ماده است؛ ابزار هوش، ابزاری برای بقا در محیط و جهان و ظرفی است که فرد بنا به دلایلی از جمله جبر روزگار و یا حکمتی در آن به شکل موقتی گرفتار شده است.
دیدن، شنیدن، لمس کردن و ... و نهایتا تفکر مغزی و ذهنی همه اش ابزاری برای بقا در خانه ی فنا است؛ ابزار هوشمندی ما چیزهایی را میبیند و می شنود که برای بقا در خانه ی فنا مورد نیاز است؛ از طیف وسیع امواج الکترومغناطیس، فقط بخش بسیار بسیار محدودی. را درک میکند و از همین مقدار اندک، بخش بزرگی هم به وسیله ی ابزار هوشمندی یا مغز و ذهن، سانسور میشود ولی فهم همین درک محدود، دریچه ای را به سوی گریز از من یا اگو میگشاید؛ دریچه ی عدم اطمینان و عدم آرامش در من-در اگو- و این عدم اطمینان یا تجافی، آمادگی برای انتقالی بزرگ است.
و در این انتقال، ترس و اضطراب و افسردگی و فشارها همه اش طبیعی است ولی بدان در پس این ترس و عدم اطمینان یا تجافی همیشگی، حرکتی همیشگی به سوی حقیقت هست پس این ترس ها و فشارهای همیشگی را در آغوش بگیر و به آن، خوش باش
و آنگاه که پیروزی ای آمد، آن را محدود بدان و بکوش تا از آن به سوی پیروزی بزرگتر، بگذری!
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031